عامل بعدی کار است. برای شکوفایی جوانی کار مهم است. فردا روز اول ماه ذی الحجه است. سالروز ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا است. امیرالمؤمنین(ع) می‌خواست ازدواج کند خانه نداشت. شخصیت دوم جهان اسلام است. یک شتری داشت برای باغدارهای مدینه آب می‌برد و یک مبلغی می‌گرفت. خانواده‌اش فقیر بودند، پیوسته باید در جنگ باشد تا فاصله می‌افتاد می‌رفت کار می‌کرد. وقتی به خواستگاری آمد، پیغمبر پرسید: علی جان، امروز آمدن تو با هر روز فرق دارد. فکر کنم برای خواستگاری آمدی. باید از دخترم بپرسم. پیغمبر به دختر شخصیت داد که اختیار ازدواج با دختر است. خداوند از روی لطفش اجازه پدر را هم ضمیمه کرده است. داخل اتاق دختر شد و او را صدا زد. فاطمه زهرا عرضه داشتند: لبیک یا رسول الله! پیغمبر فرمود: فاطمه جان علی به خواستگاری تو آمده است. چه می‌گویی؟ گفت: پدر جان نظر شما چیست؟ پیغمبر فرمود: خدا و من به این ازدواج راضی هستیم. دختر گفت: «رضیت بالله ربّی و بک یا ابتا نبیّا و بعلی بعلاً و ولیا» راضی هستم خدای من الله باشد و پیغمبر من شما باشی و همسر و امام من علی(ع) باشد. صحبت مالی شد. پیغمبر فرمود: علی جان چه داری؟ مرکبی دارم که با آن کار می‌کنم. شمشیری که با آن می‌جنگم و زره‌ای که در جنگ از آن استفاده می‌کنم. فرمود: شتر را احتیاج داری و وسیله کار است. شمشیر هم نیاز داری. زره را بفروش و خرج عروسی کن. زره را فروختند و با آن جهیزیه خریدند. وسایل خانه خریدند و عقد هم در مسجد صورت گرفت، چهل روز گذشت می‌خواستند عروس را به خانه داماد ببرند، خانه نداشت. یعنی شخصیتی که همه ما به پیروی او افتخار می‌کنیم، برای آغاز زندگی خانه نداشت. کسی بود در مسجد بساز و بفروش داشت. خانه می‌ساخت و می‌فروخت. یکی از مسجدی‌ها نزد او رفت و گفت: داماد پیغمبر به زودی می‌خواهد دخترش را به خانه بخت ببرد. خانه‌ای داری؟ گفت: یک خانه دارم راهش خیلی دور است و نیمه ساز است. داماد حاضر است برود اتاق‌هایش را بنایی کند، ما حرفی نداریم. حضرت یک هفته رفت بنایی کرد، با دامنش شن می‌برد و کف اتاق را مسطح می‌کرد. کار را عار ندانیم! امیرالمؤمنین اینطور تشکیل زندگی داد. تا سه سال اتاقشان فرش نداشت و پارچه‌ای می‌انداختند. یک زندگی ساده و پر افتخار داشتند. کار هم که می‌گوییم، منظور ما درست‌کاری و محکم کاری است. کسی که قبر می‌کند و قبر را بد درست می‌کرد، پیغمبر فرمود: چرا اینطور قبر می‌کنی؟ گفت: می‌خواهیم مرده را درونش بگذاریم! فرمود: خدا دوست دارد بنده‌اش محکم‌کاری کند. طوری که وقتی کالای ایرانی به کشورهای دیگر صادر می‌شود طالب داشته باشد نه اینکه بگویند: معیوب است. شریعتی: این هفته در برنامه از حضرت آیت الله حاج آقا ضیاء عراقی یاد می‌کنیم. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات امروز را به روح بلند امام جواد هدیه کنیم. انشاءالله زیارت کاظمین نصیب همه شما شود که عجیب حال و هوای مشهد الرضا را در اذهان تداعی می‌کند.