پیغمبر(ص) برای نمازش نگران بود. آسمان را نگاه می‌کرد و می‌فرمود: نمازم دیر نشود. بلال ما را راحت کن! امام باقر می‌فرماید: خاصیت دنیا راحت شدن نیست. خاصیت دنیا کَبد و سختی است. باید ببینی خودت را درگیر چه می‌کنی؟ امر الهی، آرامش او، برای تو در عین سختی آرامش می‌آورد. اوج سختی حضرت أباعبدالله(ع) را عرض کردم «الهی رضا بقضائک» می‌فرمایند: حضرت هرچه به ظهر و زمان شهادتشان نزدیک‌تر می‌شدند، چهره برافروخته‌تر و بشاش‌تر می‌شد. زمان لقاء الله نزدیک‌تر می‌شود. در امام حسین(ع) اصلاً ترس دیده نمی‌شود. واقعیت این است که هزاران هزاران سرباز ایستادند و حسین تنهاست. در چهره أبا عبدالله ترس نمی‌بینید. محکم و استوار است و اینها اثر ایمان است. نه تنها حضرت بلکه همه اصحابشان، لذا آرزویشان راحتی نیست. می‌گوید: حسین جان دوست دارم هزار بار زنده شوم و در مسیر تو جان بدهم. این هدفش است، خدایی شدن هدفش است. اگر مصیبت و سختی در دنیا هست برای همه هست. ما یکوقت زندگی خودمان را نگاه می‌کنیم و می‌گوییم: خوش به حال فلانی، بعد پای درد و دلش می‌نشینی می‌بینی او می‌گوید: خوش به حال تو! اگر مصیبتی پیش آمد و خواستیم آرامش خودمان را حفظ کنیم بدانیم خدا هم مصیبت مرا می‌بیند. خدا حکیم است و اگر این درد برای من آمده، حکمت خدا سؤال برانگیز است، شاید خدا اینجا حکمت نداشته باشد. خدا ظالم نیست. «لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد» (آل‌عمران/182) خدا لطیف است. به بنده‌هایش لطف دارد. همان خدای حکیم این را برای من در نظر گرفته است. عکس‌العمل من نسبت به این کار، من با این آزمایش الهی چطور برخورد می‌کنم؟ ابراهیم هستم که فرزندم را برای ذبح آوردم، تا کجا پیش می‌روم؟ کشیدن خنجر به گلوی حضرت اسماعیل. تا کجا مقاومت می‌کنم؟ اگر اینطور شد اسم ابراهیم در تاریخ می‌ماند و خلیل الله می‌شود. آدم وقتی دوستی مثل خدا داشته باشد، دیگر چه غمی دارد، این دوستی‌ها برای ما حجت است. می‌شود با خدا دوست شد، دوست خدا بود «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» می‌شود ولایت خدا را پذیرفت، ولی «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوت» (بقره/257) کسانی که نعمت‌های خدا را می‌پوشانند، همان کسی ولی و سرپرست آنها هست طاغوت و اهل طغیان می‌شوند.