شریعتی: یعنی اگر شیشه‌ای بین ما و عالم رؤیا و خواب تصور کنیم، اشتغالات ما و کثرت‌ها باعث می‌شود غبار بگیرد و تو تار شوی. حاج آقای عابدینی: یعنی حقیقتش را به همین تشبیه کردند که انسان در خواب دیدن به حقیقت عالی خودش متصل می‌شود. ما یک حقیقت عالی داریم که عند الله است «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر/21) هرچیزی در این عالم یک خزائن عند الله دارد که این خود عالی آن شیء است. ما در خواب به حقیقت عالی خودمان مرتبط می‌شویم. چون خود عالی ما محصور در آن محدوده‌های مادی نیست، اشراف آن با عالم وجود خیلی زیاد است. چه عالم مثال که جلسه گذشته عرض کردیم، مثال منفصل، چه عالم عقول که تعبیر ظرف آنجا خیلی عظیم است. تعبیری که در روایت هست عالم ماده به عالم مثال نسبتشان مثل نسبت به انگشتر است که در بیابان‌هاست. عالم دنیا با همه گستردگی و عظمت و پیچیدگی نسبت به عالم مثال مثل یک انگشتر در بیابان است. خود عالم مثال نسبت به عالم عقل مثل انگشتری در بیابان است. یعنی عظیم‌تر می‌شود. ما یک خودی داریم که در عالم دنیاست و این نازلترین مرتبه ماست. یک خودی داریم همراه ماست ولی از آن غافل هستیم در عالم مثال است. همان عالم عظیمی که بیابان است نسبت به این انگشتر و اینقدر عظیم است. یک خود عالی داریم در عالم عقل است که باز نسبت به عالم مثال اینقدر عظیم است. انسان در ارتباط با خوابیدن در مرتبه اول متصل به عالم مثال می‌شود. بعد انسان‌هایی متصل به عالم عقول می‌شوند، به خود عالی‌تر خودشان بنا به ظرفیتشان، هرچه آنجا می‌گیرند وقتی برمی‌گردند، در برگشتن هی غبار پیدا می‌کند و محدود می‌شود. بنا بر اینکه این وجود در عالم ماده چقدر خودش را حد زده و تنگ کرده باشد و چقدر کثرات و غفلت‌ها او را تاریک کرده باشد. اگر یک کسی ناظر است از بیرون نگاه کند، بین این خود مادی من که این همه تاریک شده باشد و حد خورده باشد، به خصوص تاریکی‌ها، غفلت‌ها، معاصی، اما نفس عالم دنیا محدودیت دارد، اما تاریک نیست. اما وقتی انسان اشتغال به آن پیدا می‌کند، اینها جذب می‌کند، اینها تاریکی و ظلمت می‌شود. هرچقدر از آنجا می‌آید این آینه تاریک‌تر می‌شود. وقتی اینجا می‌رسد به آینه نگاه می‌کند فقط یک چیزهای کدر و تاریک و دور و بی معنا می‌بیند. دیگر زلالی و شفافی که در عالم مثال بود و در عالم عقل بود، از این خبری نیست. اما بعضی مثل انبیاء یا اولیاء یا کسانی که وجودشان را طاهر قرار دادند، درست است این آینه حدود می‌خورد اما شفاف است. لذا خواب می‌شود خواب ابراهیم خلیل، خواب، خواب انبیاء می‌شود. «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون» (واقعه/75) خواب یک نوع مَسّ است. لذا تعبیر «دُم علی الطهاره یُوسّع علیک الرزق» اگر تو بر طهارت دوام پیدا کردی، خدای تعالی رزق تو را وسیع قرار می‌دهد. از جمله رزقی که وسیع قرار داده می‌شود خواب‌های انسان است. خواب یک نوع روزی است.