حاجیات هشتم ماه ذی الحجه دوباره لباس احرام می‌پوشند، لبیک می‌گویند و به سمت سرزمین عرفات حرکات می‌کنند. عرفات باید با خدا راز و نیاز کنند، دعا کنند، عرفات از عرفه، معرفت و شناخت است. انسان خودش را بشناسد، خدا را بشناسد، امکاناتی که دارد را بشناسد، هدف را بشناسد، دوست و دشمن را بشناسد، این چند ساعتی که آنجا هست چقدر خوب است قرآن بخواند. دعاهایی که ائمه اطهار یاد دادند مخصوصاً دعای عرفه که سالار شهیدان آنجا خواندند قبل از سالی که به کربلا آمدند. در کشور ما ایران، دعای عرفه در این دو سه دهه رونق پیدا کرده و جوان‌ها با چه شوقی حضور پیدا می‌کنند و چه اشکی می‌ریزند. خوشا به حال آنهایی که در صحرای عرفات هستند. امام زمان(ع) حضور دارد. کنار خیلی‌ها می‌نشیند و سلام علیک می‌کند. روز عرفه فوق العاده است. تا خورشید غروب کند، این دو میلیون و اندی که هستند همه جمع هستند، مرزهایی وجود دارد که در زمان خاص است. یکی نمی‌تواند هفتم، نهم، شنبه و یکشنبه بیاید. همه در روز عرفه باید صحرای عرفات باشند. همه آنجا خیمه زدند و از تعلقات فاصله گرفتند. فقط در این فکر هستند که شناخت پیدا کنند. خدا برای چه مرا آفرید؟ جوانی و پیری برای چیست؟ این عمری که از خدا گرفتم، این توانایی، پولی که خدا به من داد را درست استفاده کردم یا نکردم؟ آنجا جای فکر و اشک است. برنامه ریزی آینده، تجدید در گذشته، کسی این هزینه را بکند، انقلابی در او ایجاد شود، ارزش دارد. بسیاری از متفکران و نویسندگان کتاب‌ها می‌گویند: ما آنجا رفتیم عوض شدیم، مثل جلال آل احمد که می‌گوید: یک نقطه عطفی برای من بود که کتاب «خسی در میقات» را نوشت. کسی است که دنیا را گشت، شوروی را دید، کشورهای دیگر را دید، ایران گذشته را شناخت ولی در آنجا با یک مسائلی روبرو می‌شود، می‌گوید: عجب دنیایی وجود دارد، پنجره‌هایی به روی ما بسته بود، خدا آن پنجره‌ها را گشود. با غروب خورشید حرکت می‌کنند به سمت صحرای دومی به نام مشعر، محل شعور، یک درک جدید از حیات، این کلاس شبانه خداست. بیتوته یعنی شب را آنجا باید بمانند. آنهایی که علاقه‌مند هستند دعاهایی، ذکرهایی و آیات قرآن را بخوانند. یک کار مهم دیگر که برای فردا باید سنگریزه با اندازه‌هایی که تعریف کردند، جمع کنند که فردای آن روز می‌خواهند با دشمن بجنگند. فشنگ‌های مناسب و دست نخورده به تعداد مشخص، اینها باید ذخیره کنند. البته الآن امکانات بیشتر است و روشنایی در مشعر هست. قدیم خیلی تاریک بوده است.