شریعتی: صلوات و درود خدا بر حضرت محمد مصطفی و اهلبیت گرانقدرشان خاصه ائمه بقیع که انشاءالله زیارت همه آنها نصیب ما شود. در سالروز شهادت امام باقر(ع) در خدمت شما هستیم. اشاره قرآنی را بشنویم و بعد قرار هست از آیت الله سید محمد تقی خوانساری برای ما بفرمایند.
حاج آقای بهشتی: در این صفحه پاداش نماز شب آمده است. معمولاً کارهای خیر در قرآن پاداشش ذکر شده است. مثلاً بهشت، از جاهایی که پاداش ذکر نشده همینجا هست. کسی که پهلویش را از رختخواب میکَند و از آن آسایش و آرامش فاصله میگیرد و با پروردگار خودش راز و نیاز میکند، «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ» هیچکس نمیداند خدا برای او چه جایزهای کنار گذاشته است. چون گاهی برای اهمیت چیزی مبهم بیان میکنند. میگویند: این کار را بکن برایت دوچرخه میخرم. یا مسافرت میبرم، گاهی میگوید: کسی نمیداند چه برایت کنار گذاشتم؟ به خصوص در این دنیای پر غوغای امروز، خوشا به حال کسانی که شب برمیخیزند و با پروردگار خودشان راز و نیاز میکنند.
مرحوم آیت الله خوانساری که زائران حرم حضرت معصومه(س) هروقت میروند، خوب است که سر قبر ایشان هم بروند. در این ماجرایی که میخواهم نقل کنم، خلاصهاش روی قبر ایشان نوشته شده است. عالم انقلابی، مجاهد، مبارز با استعمار انگلیس، نماز باران ایشان، روزگاری متفقین در قم مستقر بودند. قحطسالی بود مردم قم نزد علما آمدند که شما بالای منبرها گفتید: اگر باران نیامد، نماز باران بخوانید، خوب بیایید بخوانید. علما هم بنا بر ملاحظاتی حاضر نمیشدند. ایشان فرمودند: به ما وعده دادند، ما میخوانیم و خدا هم به وعدهاش عمل میکند. خدا حکیم است. باران بفرستد، باران نفرستد ما باید بندگی خودمان را بکنیم. قمیها آمدند و روز جمعهای به سمت خاک فرج که آنوقت صحرایی بود، نظامیان خارجی هم آنجا مستقر بودند. آیت الله خوانساری نماز باران خواندند و قمیها برگشتند و باران نیامد. اینجا فرصتی برای بهاییها و بی دینها پیش آمد که طعنه بزنند. ایشان فرمودند: حدیث داریم اگر نماز باران خواندید و نیامد، دوباره بخوانید. بار دوم و سوم خواندند، بار سوم به قدری باران آمد که تا روی پلهای رودخانه قم را باران گرفت. نقل شد جمعیتی آمدند التماس کردند که دعا کن باران نیاید. در تاریخ قم هست که آنها با سازمان هواشناسی تماس گرفتند که این ابرهایی که در فضای قم هست چه نوع ابری هست؟ آنها هم گزارش کردند که ابرها از نوع باراندار نیست. بعد اینطور باران بارید. چگونه از خدایی که سنتی برای ریزش باران دارد، خورشید باید به دریا بتابد و آب دریا بخار شود، در شرایط خاصی باران ببارد، همان خدا که آن فرمول را قرار داد به آه و دعای بندگانش نظر میکند. این فعل و انفعالات را بر این اساس جریان میبخشد. این ماجرای فوق العادهای است که حاکی از نفس طیب و طاهر این عالم بزرگوار است.