میخواهی یک تابلو روی دیوار نصب کنی. دیگران هم میتوانند راهنمایی کنند. خودت اول نگاه میکنی متر میگیری، جای خودش نصب میکنی. گاهی هم باید یک نفر آن طرف بایستد و بگوید: این طرفتر بیا، حالا خوب است. شما از همه بیشتر به تابلو نزدیک هستی، یک نفر هم از بیرون نگاهت میکند. محاسبه این است، من از خودم بیرون میآیم و از بیرون به خودم نگاه میکنم. نفسم را کنار میگذارم و میگویم: از اول صبح تا الآن چه کار کردی؟ از خودم بیرون میآیم و به مشقهایم نگاه میکنم. به نظر خودم همه مسألهها را درست حل کردم اما حالا که بیرون آمدم، حل المسائلی به نام شرع جلوی دستم است. نگاه میکنم آیا این عمل الف منطبق بود یا نه؟ لذا من ورقه خودم را میتوانم صحیح کنم. حضرت امام کلمه شرع را به همین واسطه میگویند. آیا عمل تو میخواند؟ من دلم پاک بود، غیبت کردی و عملت نمیخواند. به دل پاک تو صدمه زد. دل پاکت را آلوده کرد. لذا اولین مراحلی که حضرت امام در اینجا میشمارند، یکی ظواهر رعایت است. زبانم را رعایت کنم، چشمهایم را رعایت کنم، ظاهرم را رعایت کنم که منطبق با خطکش شرع باشد یا نباشد. اگر خطکش نداشته باشم، خودم میل و ملاک باشم مثل این است که بخواهم با کش، متر درست کنم. این به دلم چسبید، ملاک قبولی نماز به دل چسبیدن است یا نه باید بر شرع منطبق باشد. وضو داشته باش، نماز میخوانی این قاعدهها را داشته باشد. پس یک خطکش واقعی به نام شرع دارم. اگر لازم نبود خدا نمیگذاشت، لذا حضرت امام میفرماید: بعضی از توهمات راجع به مسألههای اصلاح نفس این است که افراد به جایی که میرسند یک سعی و تلاشی که میکنند خودشان را از شرع جدا میدانند. این شرع برای دون پایههاست، برای اینهایی است که میخواهند برسند. یک سؤال اینکه امیرالمؤمنین رسیده بود یا نه؟ حضرت را سر نماز شهید کردند و تا آخرین لحظه به نماز پایبند بود. اگر او ساربان است، نفر اول است، اقتدا به او هم ملاک است. بدانیم که نفس ما دست از سر ما برنمیدارد. بعضی موقعها کم زور میشود.
امیرالمؤمنین در خطبه متقین میفرماید: وقتی میخواهند از دست نفس فرار کنند، خودشان را فدا میکنند. یکوقت من میگویم: دستبند من بسته شده که میخواهند مرا ببرند بکشند. من یک جایی این دست را قطع میکنم جانم نجات پیدا میکند. نفس را سر میبرند که جانشان آزاد شود. معنای حرف علی(ع) این است که آزادی به جز با فدای نفس امکان ندارد. هرچه قدرت دنیایی بیشتر کسب کنی بدبختتر میشوی. فکر کنید ظالمی پولدارتر شود. قدرتمندتر بشود. هرکدام از اینهایی که ما میگوییم: چقدر جالب، ما از خدا به عنوان نعمت میخواهیم برای او نقمت میشود و باعث بدبختی بیشتر میشود. تا حالا شده نسبت به ظالمی که به ما ظلم میکند، بگوییم: خدایا به او نعمت بیشتری بده؟ او بیشتر ظلم میکند. ما گرفتار نفس هستیم و اهلبیت راهکار دادند. انشاءالله در همان اندازه که حضرت امام گفتند، این اعیاد و این موقعیتها را عهدبندی کنیم. من نمیخواهم این خطا را بکنم.