💠حاج احمدآقا، رضوان الله تعالی علیه تازه داماد شده بودند، با خانومشون میان نجف اشرف، مهمان حضرت امام میشن نصف شب می‌رسند خونه‌ی امام، امام از خواب بیدار میشن و با حاج خانوم، بالاخره عروس خانه هستند و پسر دلبندشون رو تحویل می‌گیرند🌿 یه کمی صحبت می‌کنند، امام چند دقیقه میرن، بر می‌گردند بعد یه کمی دیگه صحبت می‌کنند، امام چند دقیقه میرن، بر می‌گردند.🔸 💠عروس خانواده می‌پرسند: «امام کجا میرن یه دفعه‌ای، این جلسه‌ی بالاخره شیرینه، این رو جلسه رو ترک می‌کنند؟» 💠می‌فرمایند: «امام میرن اون برنامه‌ی نماز شب‌شون رو اجرا کنن بیان.» منتها امام هم برنامه‌ی نماز شب‌شون رو قطعه قطعه می‌خوندند ظاهراً، که چندبار از خواب بیدار بشن.🔸 💠حالا این‌دفعه به جای این‌که از خواب بیدار بشن یعنی بخوابن، با شما دارن صحبت می‌کنن که مهمانید ولی زمانی که برای خدا اختصاص دادند برای فرزندِ دلبندشون نمی‌گذارند.✔️