‍ ‍ اندک‌اندک عاشقان کوله‌بار سفر را مهیّا می‌کنند... و این جاده، این جادهٔ طولانی که به کعبهٔ عشق منتهی می‌شود؛ نفس‌به‌نفس خود را آمادهٔ بوسه بر پای زائران می‌کند. وه که ردِّ چه گام‌های خستگی‌ناپذیر و مشتاقی بر دل سیاه این جاده به‌جا می‌ماند! این گام‌ها تا به مقصود نرسند، تا بر در ورودی حرم به سجده بر آستان او نیفتند، هرگز، آرام نخواهند شد! به‌راستی پاداش رنج این قدم‌ها و شمردن این عمودها، رسیدن به قطعه‌ای از بهشت خواهد بود. و جاده، با گوش جان می‌شنود زمزمه‌های‌شان را که هنگام خستگی می‌گویند: خوشا راهی که پایانش تو باشی حسین‌جان! و چه قدرتی هم‌چون خون تازه در رگ‌های‌شان می‌جوشد و محکم، و منتظر به گام برداشتن ادامه می‌دهند. قدم‌های‌تان استوار باد ای زائران بهشت. یادتان باشد هنگام سجده بر آن تربت پاک، یادی از ما جا مانده‌ها کنید و هنگامهٔ سـلام و عرض ارادت بدانید که نه با کالبد جسم، بلکه با روح‌مان از این راه دور، ما هم سلام خود را به آن سرور شهیدان عرضه می‌داریم و با پای دل و جان هم‌نفس و هم‌قدم با شما، به بهشت می‌رسیم. ما هم هنگام نجوا با پروردگار، برای به‌سلامت رسیدن‌تان گل‌واژه‌های دعا را به آسمان می‌فرستیم. سفر بی‌خطر، گام‌های‌تان خستگی‌ناپذیر و چشمان‌تان منور به شش‌گوشه؛ ای زائران حسینی! @sangarEshg