♦️سیره امام صادق «علیه السلام» در مواجهه با عقاید و اندیشه های مخالف 🔻ابن ابى العوجاء - ماتریالیسم و منکر خدا - يك سال در فصل حج به مسجدالحرام رفته بود! با رفقاى زنديق - مادی - خود حلقه‏ اى را تشكيل داده بودند و با هم سخن مى‏ گفتند. ظاهرا ابن مقفّع هم در آنجا بوده. 🔻يك وقت ابن مقفّع مى‏ گويد: اين مردم را ببين ، مثل گاوى كه به خرمن بسته باشند دور اين سنگها مى‏ چرخند و در بين اينها يك نفر آدمى كه قابل صحبت كردن باشد نيست مگر آن شيخ - اشاره به امام صادق علیه السلام - كه آنجا نشسته. 🔻ابن ابى العوجاء بطرف حضرت رفت اما چقدر جسارت‏ آميز! ابتدا كه نشست،گفت: يا ابن رسول اللَّه! مى‏ دانى آدم وقتى در راه حلقش سرفه بگيرد بايد سرفه كند. فرمود: بله. 🔹گفت: آدم شك هم كه در دلش پيدا مى‏ شود بايد بگويد. فرمود: بله. گفت من مى‏ گويم : الى‏ ما تَدوسونَ هذَا الْبَيْدَرَ وَ تَحومونَ حَوْلَهُ حَوْمَ الْبَقَر؟! (و از اين گونه تعبيرات) تا كى شما مى‏ خواهيد- العیاذ بالله - مثل گاو دور اين خرمن بچرخيد؟ بعد شروع كرد به سؤال كردن راجع به خدا. 🔻امام صادق عليه السلام جواب دادند و متنش در كتب حديث هست. گفت: اگر خدا راست است چرا خودش را نشان نمى ‏دهد؟ 🔻حضرت فرمود: خدا چگونه خودش را نشان بدهد از اين بهتر؟! يك صانع چگونه مى‏ تواند خودش را در صنعتش نشان بدهد كه خدا خودش را در اين عالم نشان نداده است؟ آيا خدا خودش را در خلقت تو نشان نداد؟ در خلقت آسمان و زمين نشان نداد؟ در چشم و دست و پا و جهاز هاضمه و ريه‏ ات نشان نداد؟ در فلان گياه نشان نداد؟ 🔻ابن ابى العوجاء مى‏ گويد: آنقدر گفت كه‏ يكمرتبه پيش من مجسم شد كه الان خدا خودش مى‏ آيد و مى‏ خواهد خودش را به من نشان بدهد! 🔻شما نظير و شبيه اين رفتارها را در كجا پيدا مى‏ كنيد؟ علت اين امر چه بود؟ اين بود كه اسلام به منطق خودش اعتماد داشت... و اين كه پايه اين دين روى منطق و فكر و تفكر است‏. ◀️ مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى(پیرامون انقلاب اسلامی ایران )، ج‏24، - 397-399 - با تلخیص و ویرایش - —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷