💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠داعیهی
امامت علت دشمنی حاکمان با اهل بیت (علیهمالسلام) بود.
این بزرگواران، دائم در حال مبارزه بودند؛ مبارزهای که روحش سیاسی بود.
زیرا کسی هم که در مسند حکومت نشسته بود، مدّعی دین بود.
او هم ظواهر دین را ملاحظه میکرد.
حتّی، گاهی اوقات نظر دینی امام را هم میپذیرفت. (مثل قضایایی که در مورد «مأمون» شنیدهاید که صریحاً نظر امام را قبول کرد.)
یعنی ابایی نداشتند که گاهی نظر فقهی را هم قبول کنند.
چیزی که موجب میشد این مبارزه و معارضه با اهل بیت وجود داشته باشد، این بود که اهل بیت، خودشان را
«امام» میدانستند.
میگفتند: «ما امامیم».
حضرت باقر علیهالسّلام، در منی که رفته بود، فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللهِ کانَ الْاِمامُ» و همه را یک به یک برشمرد تا به خودش رسید و فرمود: «من امامم.»
اصلاً بزرگترین مبارزه علیه حکّام همین بود.
چون کسی که حاکم شده بود و خود را امام و پیشوا میدانست، میدید شواهد و قرائنی که در امام لازم است، در حضرت هست و در او نیست و این موجود را برای حکومت، خطرناک میشمرد؛ چون مدّعی است.
حکّام، با این روح مبارزه میجنگیدند و ائمّه علیهمالسّلام هم مثل کوه ایستاده بودند.
بدیهی است که در این مبارزه، معارف، احکام فقهی و خُلقیّات و اخلاقیّاتی که ائمّه ترویج میکردند، جای خود را دارد.
تربیت شاگردِ بیشتر و ارتباطات شیعی، روزبهروز گستردهتر شد.
شیعه را اینها نگهداشت.
شما مرامی را در نظر بگیرید که دویست و پنجاه سال علیه آن حکومت شده است!
اصلاً باید هیچ چیزیش نماند؛ باید بهکل از بین برود؛ ولی شما ببینید الان دنیا چه خبر است و شیعه به کجا رسیده است!
این نکته را باید در اشعاری که دربارهی امام صادق، امام هادی و امام عسکری علیهمالسّلام خوانده میشود، به خوبی دید.
اینها مبارزه میکردند و برای همین مبارزه هم جانشان را از دست دادند.
راهی است که رو به هدفی مشخّص ادامه دارد.
گاهی یکی برمیگردد، یکی از این طرف میرود؛ اما هدف یکی است. ۱۳۸۰/۰۶/۳۰
☀️ #امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
—————————
🇮🇷
مجموعهی فرهنگی سنگر 🇮🇷
🇮🇷
سنگر جنگ نرم 🇮🇷
🇮🇷
سنگر سردار دلها 🇮🇷