✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️حس اعتماد به نفس
🔹امروز علمای تعلیم و تربیت چقدر کوشش میکنند که به اصطلاح حس «
اعتماد به نفس» را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست.
اعتماد به نفسی که اسلام در انسان بیدار میکند این است که امید انسان را از هرچه، غیر #عمل خودش است از بین میبرد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هرکس از راه عمل است. شما نمیتوانید با پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه عمل، نمیتوانید با علی بن ابیطالب علیه السلام مرتبط باشید جز از راه عمل، نمی توانید با صدّیقه طاهره سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه عمل؛ یعنی اسلام برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راهها جز راه
#عمل را بسته است.
🔹حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا میشود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین جنبههای عالی و پرمغزی را نمیتوانید پیدا کنید. وقتی انسان فکر میکند و میبیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جملهها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت میشود، و جز اینکه به خارق العاده بودن او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب داستان راستان هم نقل کردهام.
🔹حدیث این است: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت هایی که با اصحابشان میرفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. هرکسی از مرکب خودش پایین آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو میروند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص ندادهاند و آمدهاند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمیگشتند با احدی حرف نمیزدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند.
🔹اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً میروند، اینها که جلو شمشیرها میروند و افتخارشان این است که فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟
🔹حضرت فرمودند: «لایسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید ولو برای یک امر کوچکی باشد، ولو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. یعنی کار خودتان را تا آن حدی که برای شما ممکن است و خودتان میتوانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را پیغمبر یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی بخشید. این جمله را در وقتی میگوید که خودش اول
#عمل میکند.
غرضم این جهت است که
یکی از اصول تعلیمات اسلامی که تفکر اسلامی را زنده میکند، عمل و اتکاء به عمل است.
📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷
#شهید_مطهری
—————————
🇮🇷
مجموعهی فرهنگی سنگر 🇮🇷
🇮🇷
سنگر جنگ نرم 🇮🇷
🇮🇷
سنگر سردار دلها 🇮🇷