🔴 رنگ آميزى با خون! 🔻امام حسين عليه السلام پيام خود را نه روى سنگى نوشت و نه حجّارى كرد. آنچه او گفت، در هواى لرزان و در گوش افراد طنين انداخت اما در دلها ثبت شد به طورى كه از دلها گرفتنى نيست. و خودش كاملًا به اين حقيقت آگاه بود؛ آينده را درست مى‏ديد كه بعد از اين، حسين كشته شدنى نيست و هرگز كشته نخواهد شد. 🔻شما ببينيد آيا اينها مى ‏تواند تصادف باشد؟ ابا عبد الله در روز عاشورا در آن ساعات و لحظات آخر استنصار مى‏كرد، باز هم ياور مى‏خواست، ياورهايى كه بيايند كشته بشوند نه‏ ياورهايى كه بيايند نجاتش بدهند. 🔻امام حسين، ديگر بعد از كشته شدن اصحاب و برادران و فرزندانش بدون شك نمى‏خواهد زنده بماند ولى ياور مى ‏خواست كه باز هم بيايد كشته بشود. 🔻طفل شيرخوارشان را به دست ايشان مى ‏دهند. اين طفل در بغل عمه ‏اش زينب، خواهر مقدس أبا عبد اللَّه است. حضرت اين طفل را در بغل مى ‏گيرد. 🔻أبا عبد اللَّه نفرمود خواهر جان! چرا در ميان اين بلوا، در فضايى كه هيچ امنيتى ندارد و از آن طرف تير پرتاب مى‏شود و دشمن كمين كرده، اين طفل را آوردى، بلكه او را در بغل گرفت و در همين حال تيرى از سوى دشمن مى ‏آيد و به گلوى طفل مقدس اصابت مى ‏كند. 🔻أبا عبد اللَّه چه مى ‏كند؟ ببينيد رنگ ‏آميزى چگونه است؟ تا اين طفل اين‏چنين شهيد مى‏شود، دست مى‏برد و يك مشت خون پر مى‏كند و به طرف آسمان مى‏پاشد كه اى آسمان، ببين و شاهد باش! ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حماسه حسينى(1 و 2))، ج‏17، ص: -373-370- با تلخیص و ویرایش - شهید مطهری —————————‏ ‏‏🇮🇷مجموعه‌ی فرهنگی سنگر🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر جنگ نرم🇮🇷 ‏🇮🇷سنگر سردار دلها🇮🇷