💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠«نزار قبّانى» ... شعرى دارد با عنوان «تفنگى مى‌خرم». اين شعر نو را بعد از «جنگ شش روزه» گفته است. «دست‌بند ارثيه‌ى مادرم را مى‌فروشم، تفنگى مى‌خرم.» شعر فوق‌العاده‌اى است. همان وقت «امّ‌كلثوم» اين شعر را خواند. «تفنگى مى‌خرم» در دنياى عرب غوغايى به راه انداخت. آن زمان، عربها در قهوه‌خانه‌هاى بيروت، اين‌جا و آن‌جا مى‌نشستند تا صبح عيّاشى مى‌كردند؛ اما بعد از اين حادثه، تكانى به وجود آمد و آهنگ اين زن هم، در دنياى عرب آشوبى درست كرد و تأثيرات خيلى عجيبى گذاشت! بگرديد، اين را پيدا كنيد؛ چون چيز خيلى مهمّى است. البته اين شعر، در ديوان «نزار قبّانى» هست. من ديده‌ام؛ مفصّل است. گمان نمى‌كنم همه‌اش را هم او خوانده باشد؛ چون من صداى او را هم نشنيدم. آنچه را كه او خوانده، من نشنيده‌ام، ولى نمى‌تواند همه‌اش را خوانده باشد، چون بالاخره يك آهنگ است. ممكن است قسمتى از اوّلش را خوانده باشد. ۱۳۷۷/۰۳/۰۵ بيانات در بازديد از «نمايشگاه كتاب» ☀️ (مدظله‌العالی) —————————‏ ‏‏🇮🇷 مجموعه‌ی فرهنگی سنگر 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر جنگ نرم 🇮🇷 ‏🇮🇷 سنگر سردار دلها 🇮🇷