🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠
#آخرین_خاکریز
✫⇠
#قسمت2⃣5⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
دشمن داخل شيار را با تيربارهاي خود به آتش كشيده بود. به عقب نگاه
نميكردم و فقط مي دويدم. گلوله ها به اطرافم برخورد ميكردند. نميدانستم از
افراد پشت سرم چند نفر شهيد شده و به ته دره سقوط كرده اند. وقتي به پشت
تپه رسيدم، چند نفر از فرماندهان دسته را ديدم و گفتم: «جلو ستون بسته شده
و امكان خروج نيست. بايد از دره ها و شيارها عبور كنيم؛ ولي اول بايد تمام
تجهيزات رو به دره بريزيم.» آنگاه با كمك همديگر هرچه ميتوانستيم از لودر،
دستگاه هاي شنود، تله تايپ، انواع خودرو و توپ ها و موشك اندازهاي كششي را به دره ريختيم تا به دست دشمن نيفتند. همانجا با دوستان و افرادي كه
همديگر را ميشناختيم، براي مشورت دور هم جمع شديم. آنان گفتند: «شما
كه مسئول اطلاعات و عمليات هستي، به همه جاي منطقه آشنايي داري؛ پس با
هم از پشت ستون و از داخل شيارها حركت كنيم تا خودمون رو به قرارگاه
لشكر ـ در نزديكي گيلانغرب ـ برسونيم و همگي از پشت به عراقي ها حمله
كنيم.» راهي هم جز اين نداشتيم. نيروها هركدام به سويي پراكنده شده بودند و
امكان پيدا كردن همديگر در آن تاريكي بسيار سخت بود. يكانها انسجام خود
را از دست داده بودند و باراني از گلوله از آسمان ميباريد.
همراه با سه نفر از نيروهاي پايور و 9نفر سرباز زبده، با احتياط از آن محل
دور شديم. هر لحظه انتظار كمين هاي عراقي را داشتيم. بسيار احتياط
ميكرديم و اكنون نيز كه به داخل دره و شيارها رفته بوديم، درصورت كشته
شدن تا سالها نميتوانستند اجساد ما را پيدا كنند و طعمة درندگان ميشديم.
عمق درهها زياد بود و سعي ميكرديم كوچكترين سر و صدايي نكنيم. حدود
ساعت 30:02 بود كه متوجه صداي چند نفر در داخل دره شديم. همه به حالت
خزيده منتظر نزديك شدن آنها شديم. هر كس سعي داشت جانپناهي براي
ديدن و ديده نشدن پيدا كند. صداها بيشتر و نزديكتر ميشد. همگي آمادة
تيراندازي بوديم. فكر ميكرديم عراقيها براي كاوش منطقه آمدهاند كه يكي از
افراد كه جلوتر از بقيه بود، با صداي بلند گفت: «تيراندازي نكنين! خودي
هستن».
آنان بسيار ترسيده بودند و فكر ميكردند عراقي هستيم. وضعيت خوبي
نداشتند. چند سرباز و چند پايور بودند كه به دليل پيشروي دشمن در منطقة
سلمان كشته و ارتفاعات 402 و در اثر درگيري شديد و فشار دشمن،
عقب نشيني كرده بودند و يكانهايشان را هم گم كرده، به دليل عدم آشنايي با
منطقه، به سوي نيروهاي عراقي حركت ميكردند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬
@sangarshohada🕊🕊