👤 ابو فِیک در اوایل دهه‌ی نود تعدادی از ها به فکر تشکیل مؤسسه‌ای افتادند که یک مسئولیت خطیر را عهده‌دار شود. آنها که تا پیش از این روی مخ بچه‌های طفل معصوم در مدارس کار می‌کردند، با خود گفتند که چرا آموزش‌های خود را گسترش ندهیم؟! پس برای تربیت مربیانی با مخ‌هایی از جنس خودشان مؤسسه‌‌ای آموزشی را بنا گذاشتند. در ابتدا در رؤیاهای خود، مؤسسه را در ابعادی هکتاری و با داوطلبانی پرشمار تصور می‌کردند. به خیال اینکه جامعه‌ی بشری منتظر دستاوردهای زنگ‌زده و اسقاطی آنهاست! اما فوری متوجه شدند که باید ننگ بودن را از پیشانی خود پاک کنند و ادای آدم‌های حسابی را در بیاورند. لذا برای اینکه جامعه این مؤسسه‌ی جدید را پس نزنند، خیلی تلاش می‌کنند که خود را به رنگ زرد در بیاورند و صدای قناری از خود درکنند! مثلاً همین اسم مؤسسه که گذاشته‌اند «بصائر»، در دوره‌ای انتخاب شد که واژه‌ی «بصیرت» به واسطه‌ی سخنان مقام معظم رهبری در محیط جامعه جذابیت پیدا کرده بود! ادامه در فرسته‌ی بعدی👇