دقیقا تو اوجِ بی کسی ، وقتی دودوتا چهارتات میشه پنج تا ، همه پشت کردن بهت ، نفهمیدی کجایی ، یهو قلبت دستِ مغزت رو وِل کرد ، رشتهٔ امیدت پاره شد ، دلت نخ کش شد ، اشک های چشمت پا به پای خودت داشتن آب میشدن ، از جانی که همهٔ مردگان حسرتش رو میخورن سیر شدی ‌، فکر کردی دنیا ته ته خطه آره دقیقا همین جاها به امام رضا(ع) وخونوادشون تکیه کن ، پناهگاهی برات میسازن که بمب اتمم جابه جاش نمیکنه . .