❤️ داستان ظهور قسمت چهاردهم : کنارکعبه چه خبراست؟؟ حالا ديگر آفتاب بالا آمده است،مردم مكّه متوجّه مى شوند كه در مسجدالحرام خبرهايى است. آنها از يكديگر سؤال مى كنند: اين كيست كه در كنار كعبه ايستاده است و گروهى گرد او را گرفته اند؟ در اين ميان صدايى در همه جا طنين انداز مى شود. گوش كن! اين صداى جبرئيل است: «اى مردم! اين مهدى آل محمّد است، از او پيروى كنيد». همه مردم دنيا اين صدا را مى شنوند. عجيب اين است كه هر كسى اين ندا را به زبان خودش مى شنود، اگر عرب زبان است به زبان عربى مى شنود،اگر فارس زبان است به زبان فارسى. وقتى مردم اين ندا را شنيدند با يكديگر در مورد ظهور سخن مى گويند و مى فهمند كه وعده خدا فرا رسيده است. مردم مكّه با شنيدن اين ندا به سوى مسجد الحرام هجوم مى آورند تا ببينند چه خبر شده است. آنان مى بينند كه امام با يارانش جمع شده اند. اكنون امام مى خواهد با مردم سخن بگويد. به نظر شما اوّلين سخن امام با مردم چيست؟ امام به كنار كعبه مى رود و به خانه خدا تكيه مى زند و چنين مى گويد: «اى مردم! من مهدى،فرزند پيامبر هستم.هركس مى خواهد آدم و ابراهيم و موسى و عيسى(ع) و محمّد(ص) را ببيند،مرا ببيند! اى مردم من شما را به يارى مى طلبم. چه كسى مرا يارى مى كند؟». ❌ ادامه دارد... 💠ایـتــا:👇🏻 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/65274128C53ee55d0b1 💠روبــیـکا:👇🏻 🇮🇷 https://rubika.ir/modafein_haraam313