😂 یکی می گفت: 👦 پسرم اينقدر بی تابی كرد تا بالاخره برای 3 روز بردمش جبهه🌅 وروجک خیلی هم كنجكاو بود و هی سوال ميكرد 👀 😁 : بابا چرا اين آقا يه پا نداره؟😧 بابا اين آقا سلمونی نميره اين قدر ريش داره ؟🤨 بابا اين تفنگ گندهه اسمش چيه ؟🤯 بابا چرا اين تانكها چرخ ندارند؟😶 ... تا اينكه يه روز برخورديم به يه بنده خدا كه مثل بلال حبشی سياه بود. 🌑 به شب گفته بود در نیا، من هستم.😅 پسرم پرسید: بابا مگه تو نگفتی همه رزمنده ها نورانين؟ 🔆🤔 🌸 گفتم چرا پسرم!☺️ پرسيد: پس چرا اين آقا اين قدر سياهه ؟😳 منم كم نياوردم و گفتم : باباجون اون از بس نورانی بوده صورتش سوخته، فهميدی ؟؟😬 🤐 بچه است دیگه 😂 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @sarbazelashkarim