سلام آقا جان... از پاییزِ شما چه خبر؟ اینجا هر قاصدکی که پاییز به دست ما میرساند از روی زمین برش میداریم... چشمهایمان را میبندیم و دَرِ گوشش میگوییم که ما را زودتر به شما برساند... هر وقت باران میگیرد به شما فکر میکنیم... هر وقت روی فرشهای دستبافِ پاییز راه میرویم با صدای برگها دلمان برای شما تنگ میشود... نمیدانم چه رازی در دل پاییز نهفته است که دل آدم را اِنقدر برای عزیزانش تنگ میکند! هر چقدر عزیزتر... دل ، تنگتر... عزیزترینِ ما... پاییز پاورچین پاورچین به شهر ما آمده است و دلمان هر روز و هر لحظه برایتان تنگ تر از قبل میشود... دیروز زیر نمنم باران آرزوی دیدنتان را در گوش قاصدکی گفتم... خدا کند این پاییز آرزویم را اجابت کنند...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج