عشق دارن به تو میوَرزَن پسر فاطمه 😭🍂🌾🥀 دوسِت دارَن آقا اینا همه دوسِت دارَن...😭🥀 آقا جان مارو دریاب اگه تومارو نگاه نکنی(به سمت دشمن میریم )۲😭🍂🍂🌾 می خوای به کی قسمت بدیم حسین جان...😭🍂 آخه بگم کی رودوست داری روضه شو بخونم به ما نگاه کُنی...😭🌾 بابا همه رودوست داری حتی دُشمَناتَم دوست داری...به جگر گوشَت علی اکبر قسم...😭🍂🌾 مرحوم آیت الله مرعشی نقل میکنه هروقت گرفتاری داشتم اول کنارقبر علی اکبر می رفتم اونو واسطه قرار می دادم می گفتم حسین...😭😭😭🥀 میدونی براچی...علت داره...🍂 چون امام حسین روز عاشورا تنها جایی که بلند گریه کرد...فریاد زد...😭🌾رَفَعَ صَوتَهو بِالبُکاء کناربدن علی اکبر بود...علی اکبر که شبیه ترین شخصه ازنظر قیافه، اخلاق به پیامبر رفته بود...🍂🌾 اَشفَحُ الناس لِرَسول خَلق وخُلق و مَنطِق🍂 همه چیزش شبیه پیامبر بود...لذا هروقت دلش برای جَدِش پیامبر گرامی، اباعبدالله برای پدربزرگش تنگ می شد...نگاه به قدوبالای اکبر میکرد...🍂🍂🍂 روز عاشورا نزد اباعبدالله اومد اجازه رفتن گرفت، چی میخوای بگی به عاشقا...خلاصه کنم وقت تنگه...یه نگاه به قدوبالای اکبرکرد گریه کرد...😭😭😭🥀 آخه میگن امام گریه نمی کنه...ناله نمیزنه...اماامامَم گریه می‌کنه چون امامم عاطفه داره دیگه...🌾🌾🌾 بابا عزیزشِ، جگر گوشَشِ...😭🥀 آی...شما می دونید نگاه پدربه پسرچند قِسمِ؟ گاهی پدربه پسرنگاه می کنه ازروی وَجد، یکی هم از روی حسرت نگاه می کنه، باحسرت نگاه میکُنه...این دل مارو می سوزوندباحسرت نگاه کردن اباعبدالله به علی اکبر...😭🌾🍂 میگه خدایا کارما به کجا میکشه؟ چی میشه عاقبت ما؟ این نگاه یاس ونااُمیدیِ ... نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْهُ حسین به قدوقامت علی نگاه کرد ولی این نَظَر، نَظَرِ یاسِ...دیگه برنمیگرده علی اکبرم...😭🥀 آی اونایی که جوون از دست دادید جوون داغش سخته چه برای مادر چه برای پدر...🌾😭 بعضی از بزرگا میگن اباعبدالله بالای بلندی ایستاده بودعلی روتو میدون نگاه می‌کرد ،هرتیری میومد کارعلی روتمام کُنه باگوشه ابرو تیرارو دور می کرد...🍂 علی گفت: بابا تشنه داره هلاکم می کُنه...خیلی تِشنَمه...🌾 چی میخوای بگی الله اکبر...🥀 خلاصه کلام برگشت چيزي نگفت، اما گفت: بابا دهان به دهانم بِزار...لسان... حتی داره میگه...بُنَیَ هذا لِسانَکَ میگه زبانِتو تو دَهَنَم بزار...اباعبدالله گفت: پسرم من از تو تِشنه تَرَم...😭🌾 پسرم ان شاءالله بادست جَّدِت پیامبر سیراب میشی...🍂 علی برگشت به میدان، الله اکبر جنگ نِمایانی کرد خلاصه کُنم دوجا سراغ داریم امام حسین خودشو روجنازه ها اِنداختِش...😭🍂 یکی وقتی که علی مادرش فاطمه رو غسل وکَفَنِش کرد بچه هارو براوِداع صداکردن...🌾 امام حسین وقتی رسید خودشو روجنازه مادر انداخت...😭🥀یکی هم کربلاست وقتی که خودشو به بالین علی رسوند بدن قطعه قطعه، لب ودندون شکسته الله اکبر...😭🥀🌾🍂 پسرشو دید پادررکاب نزاشت خودشو روجنازه پسر انداخت علی جان...😭🥀 عَلَی الدُنیا بَعدَکَ العَفا بعد از تو خاک برسر دنیا علی جان. علی جان 🥀😭 چه جوانی؟یا الله...چه جوانی؟ 🍂 فرق شکافته، بدن پاره پاره...🌾 کنار پیکرش نشست سرشو به دامن گرفت، بلند بلند گریه کرد...😭🥀هرکاری کرد دلش آروم نشد...🌾🍂آی جوون از دست داده هانمیدونم دیدید مادری که جوون از دست میده 😭🌾وای. وای خدابرای هیچ کسی نرسونه پدر، مادر داغ جوون سخته...😭🥀 هرکاری کرد دلش آروم نشد، خَم شد صورت به صورت خونین علی گذاشت قَلبِش تسکین پیدا کُنه...😭🥀 آی زینَبیا...زینب خودشو رسوند کنار قتلگاه علی اکبر...😭🌾گفت برم حَواسِ حُسینو به خودم جَلب کُنم تاکنار جنازه پسرش جون نده، دق نکُنه...🍂🌾 آی زینب...🥀علامه امینی میگه: زینب دید حسین داره کنار جنازه علی جون میده، نَفَساش به شماره اُفتاده...😭🍂 دین اسلام میدونی چی میگه؟ میگه اگه یه جوانی بمیره، بابا روجلو جنازه ببرید، بابا پُشت جنازه نیاد چون پدر طاقت دیدن اینو نداره جنازه پسروببینه...😭🥀 حالا حسین کنار بدن قطعه قطعه نشسته زینب هرکاری کردنتونست ابی عبدالله رواز جنازه علی جدا کُنَه...😭🥀علامه امینی میگه زینب مضطرب شدچه کُنه...🌾یه مرتبه بلند شدروکردطرف مدینه صدا زد مادر بیا کُمَکِمون کُن حسین داره میمیره...😭🥀 همین که زینب...یاالله...یاامام زمان 😭🍂همین که زینب مادرشو صدازد درعالم معنا یه بانوی قد خمیده ای آمدخَم شدزیر بغل حُسینو گرفت...🌾🍂امام خطاب به زینب فرمود: زینب جان دلبند حسین...😭🥀 آی...میگن اگه اینجا زینب نبوداباعبدالله دق میکرد، دق میکرد...🥀 روضه ی من تموم شد حرف من اینجاست جنازه همه ی شُهدا رو اباعبدالله به خیمه ها می آورد ، اما هرکاری کرد نتوانست جنازه علی اکبر وبه خیمه ها بیاره روکرد به بنی هاشم...اُمیدش، عزیزش ازدست رفته...😭🍂🥀 گفت: حلموا... کانال روضه شهید سلیمانی ومعلم شهید اکبرلو @sardar_solaymany ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅