﷽ می‌گفت می‌دونید چرا یوسف تو چاه خودشو نباخت؟ چرا اصلا ایوب صبر کرد که صبرش بشه ضرب‌المثل؟ چرا مریم با کودک‌ش رفت سمتِ مردم درحالی که میدونست بهش تهمت می‌زنند؟ چرا ابراهیم از اون آتیش نترسید؟ چرا یعقوب تا همون لحظه‌ی آخرم اُمید داشت؟ چرا نوح تحمل کرد؟ چرا موسی دریا رو که دید نترسید؟! چون عزیز من به خدا حسنِ ظن داشتن! واقعا توحید لقلقه‌ی زبونشون نبود! ماها به خدا اعتماد نداریم. اینقدر به این و اون امیدِ واهی بستیم که یادمون رفته سرچشمه‌یِ قدرت خداست و هر چه خدا بخواد رقم می‌خوره. تَهِ دل‌مون حتی یذره هم به خدا امید نداریم. حُسنِ ظن نداریم. همیشه هم از خدا طلبکاریم. چرا نشد، چرا فلان چیز رو بهم ندادی، چرا نخواستی و... حسنِ ظن به خدا خیلی قشنگه ها!🤍 🗣