📹 جلسه اولى كه برای خواستگاری اومدن خونمون بهم گفت: تنها نیومدم
مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) همرام اومدن.
من از كل اون جلسه فقط همين يه جمله شو يادمه.
وقتی رفتن، من فقط گريه مى كردم.
مادرم نگرانم بود و مدام می پرسید: مگه چی بهت گفت که اینجوری گریه مى كنى؟!
گفتم: یادم نیست چی گفت! فقط یادمه که گفت: با مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) اومده جوابم مثبته.
تا اینو گفتم، خانواده هم زدن زیر گريه
من اون شب واقعاً حضور حضرت زهرا (س) رو حس مى كردم
مدام ذکر بی بی رو لباش بود.
مداح نبود ولی همیشه وسط هیأت روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) مى خوند.
ارادت قلبی سید به حضرت باعث شد تا سرانجام مثل مادر با اصابت ترکش به پهلو و با پهلوی شکسته به شهادت برسه.
🌹شهيد سيد اسماعيل سیرت نیا