🥀🖤🥀🖤🥀🖤
صالح بن سعید گفت: وقتی به دستور متوکل حضرت هادی را در کاروانسرایی در شهر سامرا حبس کردند.
من به خدمتش رسیدم و اظهار ناراحتی کردم و گفتم دشمنان در هر حال میخواهند نور شما را خاموش کنند، امروز هم شما را در این محل غیرمناسب جای دادند حضرت با دستش اشاره کردند و به من فرمودند اینجا را نگاه کن وقتی نگاه کردم باغ بسیار سرسبز با نهرهای آب مشاهده کردند که بوی عطر از آن به مشام میرسید و خدمتکارانی در آن وجود داشتند آنگاه حضرت فرمودند: ای پسر سعید ما هر کجا باشیم اینها هم با ما هست اگر چه در این کاروانسرا باشیم.
http://eitaa.com/joinchat/2233860114C85ab382f71