دلنوشته ی جمعی از فرهنگیان برای معلم دلسوز کشورمان سلام و عرض ارادت بر پیشکسوت بزرگوار روزی که همگی به کسوت معلمی درآمدیم کم و بیش بر سختی کار اشراف داشتیم، انتخاب نکردیم گویی از ازل انتخاب شده بودیم بر این معامله آسمانی. شاید در ابتدای راه شانه هایمان از سنگینی مسئولیت علم آموزی به آدمی می لرزید که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها. لیک آرام آرام به لطف خدا و به دلگرمی نگاه‌های معصومانه فرزندان سرزمینمان توانمند و توانمندتر شدیم، در کلاس درس هر روز مفیدترین ساعات عمرمان را دوش به دوش شاگردانمان سپری کردیم نه به جبر که به عشق، در کنار آنان نفس کشیدیم، با آنان خندیدیم، بر غمهایشان گریستیم، بر خامی هایشان صبوری کردیم و خود نیز در این راستا به آنچنان بالندگی رسیدیم که امروز در بحرانی ترین شرایط روزگار نیز ایستادگیمان را در این راه به نمایش گذاشتیم. مایه ی فخر و مباهات ماست که صدای گرم و دلنشین شما همکار عزیز را می شنویم که چه مادرانه از راه دور فرزندان وطن را به همایش علمی خانگی می خوانید. مرحبا، دست مریزاد استاد، خرده نگیرید بر آنان که سادگی و بی ریایی گفتارتان را دست به دست کردند، بارها شنیدید ولی چون دستی بر آتش نداشتند، گرمای مهربانی صدایتان را حس نکردند. عشق نهفته در کلامتان و سادگی و بی آلایشی آن، لبخند را به چهره های نگران و مضطرب این روزهای سخت هدیه کرد. اما بدانید که حس مسئولیت پذیری و تعصبی که در پیامتان موج میزد، نهیبی بود بر ما همکارانتان که یادمان باشد ما معلمان همیشه ی روزگاریم که تلخی ها را در لابه لای کتاب و درس و بحث به فراموشی می سپاریم و نامرادی های زندگی را در نامعادلات علمی چنان پوشش می دهیم که در ورای کنش ها و واکنشهای زندگی، محصولات عمل چیزی نباشد جز شادی و لبخند فرزندانمان. ما همکاران، به نشانه ی ادای ادب و احترام در مقابل مهربانی، مسئولیت پذیری و وجدان شغلی شما تمام قد می ایستیم و از خداوند سبحان برای جان باارزشتان، سلامتی و گفتار پر ثمرتان پایندگی آرزو می کنیم. سید نجم الدین سمیعی مدیر آموزش و پرورش شهرستان سردشت @sardasht_ravabet @sardasht_amozesh