روز بدی در پیش داری....
(قیس بن عاصم) در ایام جاهلیت از اشراف و رؤ ساء قبائل بود، پس از ظهور اسلام ایمان آورد. روزی در سنین پیری به منظور جستجوی راه جبران خطاهای گذشته شرفیاب محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گردید و گفت: در گذشته جهل، بسیاری از پدران را بر آن داشت که با دست خویش دختران بی گناه خود را زنده به گور سازند. من دوازده دخترم را در جاهلیت به فاصله نزدیک بهم زنده به گور کردم. سیزدهمین دخترم را زنم پنهانی زائید و چنین وانمود کرد که نوزاد مرده به دنیا آمده، اما در پنهانی او را نزد اقوام خود فرستاد.
سالها گذشت تا روزی ناگهان از سفری باز گشتم، دختری خرد سال را در خانهام دیدم، چون شباهتی به فرزندانم داشت به تردید افتادم و بالاخره دانستم او دختر من است.
بی درنگ دختر را که زار زار میگریست کشان کشان به نقطه دوری برده و به نالههای او متاءثر نمیشدم؛ و میگفت: من به نزد دائیهای خود باز میگردم و دیگر بر سر سفره تو نمینشینم، اعتنا نکردم و زنده به گورش نمودم.
قیس پس از نقل این ماجرا دید قطرات اشک از چشمهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرو میریزد و با خود زمزمه میفرمود: کسی که رحم نکند بر او رحم نشود، و سپس به قیس خطاب کرد و فرمود: روز بدی در پیش داری!
قیس پرسید اینک برای تخفیف بار گناهم چه کنم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به عدد دخترانی که کشته ای کنیزی آزاد کن.
🇮🇷روابط عمومی بسیج سازندگی قم🇮🇷
🆔
@sazandegi_qom
http://rubika.ir/qomsazandegi