دوازدهم محرم الحرام
خطبه خوانی
حضرت زین العابدین علیهالسلام در شهر کوفه
ای مردم! هر کس مرا میشناسد،
میشناسد و هر کس نمیشناسد
بگویم که من علی فرزند حسینم
که در کنار فرات او را کشتند بی آنکه
خونی طلبکار باشند و قصاصی خواهند،
من پسر آن کسم که حرمت او شکستند و
مال او تاراج کردند و عیال او را به اسیری گرفتند، من پسر آن کسم که او را به زاری کشتند و این فخر ما است.
ای مردم شما را به خدا سوگند میدهم
آیا در خاطر دارید سوی پدر من نامه نوشتید
و او را فریب دادید و پیمان و عهد و میثاق بستید و باز با او کارزار کردید و او را بی یاور گذاشتید؟
هلاک باد شما را!
چه توشه ای برای خود پیش فرستادید!
و زشت باد رأی شما!
به کدام چشم به روی پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
نظر میافکنید وقتی با شما گوید
عترت مرا کشتید و حرمت مرا شکستید،
پس از امت من نیستید؟
و در ادامه فرمود :
هیهات! ای بی وفایان مکّار!
میان شما و شهوات حایل آمد
می خواهید همان اعانت که پدران مرا کردید همان گونه مرا هم اعانت کنید؟
هرگز چنین نخواهد شد.
سوگند به پروردگار آن زخم که
دیروز از کشتن پدرم و اهل بیت وی بر دل
من رسید هنوز بهتر نشده و التیام نیافته است و هنوز داغ پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فراموش نگشته و داغ پدرم و فرزندان پدر و جدم موی رخسار مرا سپید کرده است و تلخی آن میان حلقوم و حنجرهی من است و اندوه آن در سینهی من مانده است
و خواهش من این است
نه با ما باشید و نه بر ما!
آنگاه فرمود :
شگفتآور نیست اگر حسین(علیهالسلام)
کشته شد و پدر بزرگوارش علی(علیهالسلام) که بهتر از حسین(علیهالسلام ) بود، او نیز کشته شد!
ای اهل کوفه! شادمان نباشید به این مصیبت که بر حسین(علیهالسلام ) وارد شد که این مصیبتی است بزرگ
جانم فدای آن که در کنار نهر فرات شهید شد، و کیفر آنکس که او را کشت آتش جهنم است.
منبع :
۱)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۸۹