طرح مساله یافتن راهکار قرآنی برای زدودن اجمال عارض شده بر ظاهر آیه «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...» و برون رفت از اختلاف مذاهب فقهی, استوارترین راهکار در این مساله است که می تواند کارکرد فرا مذهبی داشته باشد زیرا استوار بر منطق و تبیین قرآنی است و روایات تعیین کننده مقدار لازم برای قطع دست سارق را نیز می¬توان به همین راهکار قرآنی ارجاع داد و اعتبار آنها را تایید و تضمین نمود. اما قرآن در کدامین آیه به این مساله پرداخته است؟ چگونه می¬توان پاسخ این مساله را از خود قرآن بازیافت؟ اعتبار فرایند استخراج این پاسخ از قرآن چیست؟ امامیه با استناد به حدیثی از امام جواد (ع) برای این پرسش¬ها, پاسخی استوار دارد و حکم قطع چهار انگشت اصلی از کف دست سارق را از خود قرآن استنطاق و ارائه می¬کند. بر پایه این روایت – که در ادامه نوشتار از آن به حدیث استنطاق امام جواد (ع) یاد خواهیم کرد- آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» (جن, 18) تعیین کننده محدوده قطع دست سارق در آیه «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...» است. روشن است که در نگاه ابتدایی ظاهر آیه«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ ...» دلالتی بر تعیین محدوده قطع دست سارق در آیه «...فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...» ندارد زیرا موضوع آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ.. » اساساً در پیوند با حد سرقت نیست بلکه این آیه که در سوره جن قرار دارد از آیات مکی نازل شده (طبری,1412, 29: 127؛ طبرسی, 1372, 10 : 140) در سال چهارم بعثت است که به مساله نهی از سجده بر غیر خدا در فضای شرک آلود مکه در این دوره دلالت دارد. نهی از سجده به غير خدا در قالب نهي صريح از سجده بر خورشيد و ماه در آيه «وَ مِنْ آيَاتِهِ ٱلَّيْلُ وَ ٱلنَّهَارُ وَ ٱلشَّمْسُ وَٱلْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لَا لِلْقَمَرِ وَ ٱسْجُدُوا لِله ٱلَّذِى خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ» (فصلت, 37) و به شکل فراگير و عام در آيۀ «وَ أَنَّ ٱلْمَسَاجِدَ لِلهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ ٱللهِ أَحَدًا» آمده است؛ مفهوم این دو آیه نشان می‏دهند که پنداره سجده بر غیر خدا در دوره نزول قرآن در عهد مکی رواج داشت و قرآن خط بطلان بر آن کشید. حال سه پرسش جدی درباره حدیث استنطاق امام جواد (ع) فرا روی ما قرار دارد: یک. سند و مصدر حدیث استنطاق امام جواد (ع) از چه میزان اعتبار برخوردار است؟ دو. آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ...» چگونه بر تعیین محدوده قطع دست سارق در «فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا...» دلالت دارد؟ سه. بر فرض وجود رابطه دلالی میان آیات فوق الذکر, ادله اعتبار این استنطاق و حکم مستنبط از آن چیست؟