🔸 ادامه مطلب 👇👇
ما گاهی از عدالت سخن میگوییم ولی بیشتر ادعاست زیرا عمدتاً مکاتب مختلف با نتوانستهاند عدالت را برقرار کنند و یا فهم اشتباهی از آن داشتهاند؛ مثلاً مکتب مارکسیستی و ماتریالیستی فقط سرابی از عدالت و سعادت را پیش روی مردم دنیا قرار دادند.
حدیث سلسلةالذهب به صورت معنون از امام رضا(ع) به پیامبر(ص) رسیده است و همه معارف در آن وجود دارد. ما دو تعریف صوری از عدالت و سعادت داریم؛ مثلاً عدالت آن است که هر کسی به حق خودش برسد یا حق در جایی که جای آن است مستقر شود ولی اینکه جای حق کدام است و جای ناحق کجا، محل اختلاف است و ممکن است یک ظالم مستبد بگوید آن چه من میفهمم عدالت است. سعادت هم یعنی انسانها بهترین حالت را داشته باشند ولی بهترین حالت چیست؟
🔸 ادامه مطلب 👇👇