میرقاسمی: *برنامه‌ریزی روستایی* ، *مدیریت واحد* می‌خواهد روزنامه پیام ما، ۲۰ آبان ۱۴۰۲ به‌دلایل مختلف، طی چند دهه گذشته، نسبت جمعیت شهری و روستایی معکوس شده است و بسیاری از روستاها خالی از سکنه شده و یا فقط افراد مسن در آن باقی مانده‌اند. درآمدهای نفتی و اقدامات شتابزده برای توسعه اقتصادی کشور (بیشتر در قالب توسعه زیرساخت‌ها و اجرای پروژه‌های عمرانی) و غفلت از جنبه‌های فرهنگی، اجتماعی، نهادی و محیط زیستی توسعه، سبب بروز مشکلات عدیده‌ای در کشور شده است. بعضی سیاست‌ها و هدفگذاری‌ها‌ی توسعه نیز سبب تشدید مشکلات معیشتی روستاییان و یا بروز بحران‌های ناشی از تخریب سرزمین و کم‌آبی شده و باعث بعضی مهاجرت‌های اجباری (به‌خصوص در بین جوانان روستایی) شده است. از طرف دیگر، مرجع واحدی برای سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و ایجاد هماهنگی در سطح روستا وجود ندارد. به‌دلیل ضعف قوانین و مقررات موجود، روستاها متولی مشخص و واحدی ندارند و هر بخش از امور روستا در حیطه وظایف یک دستگاه است و بیش از ۳۰ نهاد در روستاها ورود می‌کنند بدون آنکه از برنامه‌ها و اولویت‌های کاری همدیگر خبر داشته باشند و درنتیجه اثربخشی اقدامات آنها بسیار کم است. به‌نظر می‌رسد که دولت به‌تنهایی نمی‌تواند این مشکلات را رفع کند و نیازمند کمک و همکاری و همراهی بخش خصوصی و نهادهای مدنی و مؤسسات خیریه است. رویکرد رشد فراگیر به‌دنبال روش‌های اشتغالزایی کاربرپسند (استفاده از نیروی کار ساده) و ایجاد گردش پول در بین اقشار کم‌درآمد جامعه است که اکثرا افراد قانع و کم‌توقعی هستند و سطح زندگی ایشان بسیار ساده و کم‌هزینه است. چنانچه دولت، بانک‌ها، بنگاه‌ها، افراد خیّر و یا حتی خود جامعه محلی (از طریق پس‌اندازهای خُرد خویش) منابعی را تأمین کنند و به کسب‌وکارهای خانگی، خُرد (Micro) و یا کوچک (Small) بپردازند، رشد اقتصادی واقعی و گردش پول فراگیری اتفاق می‌افتد. بدیهی است که این رویکرد، گردش پولی گسترده‌ای دارد و می‌تواند شامل افراد زیادی (بخش عمده‌ای از دهک‌های درآمدی پایین جامعه) شود و رشد پایداری را به‌وجود آورد و مخاطرات آن بسیار کمتر است و با اصول و مبانی اقتصاد مقاومتی نیز همخوانی دارد. در سطح بین‌المللی و داخلی تجربیات خوبی در این زمینه وجود دارد، نظیر رویکردهای بسیج اجتماعی و اعتبارات خُرد، اشتغال عمومی، دستفروشی و کسب‌وکارهای اجتماعی (کارآفرینی اجتماعی که هم اشتغالزاست و هم به‌دنبال رفع برخی مشکلات اجتماعی نظیر فقر، بیکاری، اعتیاد، معلولیت، بیماری‌های خاص و نظایر آن است). کارآفرین، ایجادکننده یک چیز ارزشمند از هیچ است. بنابراین، کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا است و توان پیدا کردن خلأها و فرصت‌ها را دارد و می‌تواند در جامعه از طریق پرورش ایده و تبدیل فکر خود به یک محصول جدید (کالا یا خدمت) اقدام به ارزش‌آفرینی از هیچ‌چیز کند. وجه تمایز کارآفرینان اجتماعی از سایر کارآفرینان، همانا داشتن دغدغه اجتماعی است و تلاش در جهت حفظ محیط زیست و یا سروسامان دادن به آسیب‌های اجتماعی نظیر بیکاری، فقر (فقر آموزش، فقر مسکن، فقر درآمدی و …)، بیماری‌های صعب‌العلاج، معلولیت، اعتیاد، سرقت اموال عمومی، طلاق، کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، خودسوزی، خودکشی و رفع نیازهای خانواده زندانیان. اقشار آسیب‌پذیر جامعه (روستایی و شهری) نیازمند حمایت و مساعدت نهادهای دولتی و حاکمیتی هستند، ولی با توجه به حجم زیاد مسائل و مشکلات و ناکارآمدی نظام حمایتی موجود، ضرورت دارد که اعضای جامعه (افراد خیر و نیکوکار و دغدغه‌مند) و بنگاه‌های اقتصادی در قالب مسئولیت اجتماعی شرکتی یا (CSR) نیز به این مهم بپردازند و تلاش کنند در زمینه فقرزدایی، محرومیت‌زدایی، افزایش سطح بهداشت فردی و بهداشت محیط، سهولت دسترسی، آموزش، ظرفیت‌سازی و توان‌افزایی در سطح جوامع روستایی و شهری.