هدایت شده از Aminikhaah🇵🇸
🔘سقیفه بازها سبد رأی می‌خواهند (رأی می‌خواهم۳) 🔰 در ماجرای سقیفه، ابوسفیان به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گفت: کسانی که ادعای خلافت دارند از نظر طایفه‌‌ای، در رتبه‌ی پایینی هستند. من مقابل اینها به نفع تو می‌ایستم. ✍🏻 (چرا که) زمانی ما در جبهه کفر بودیم اینها جرأت نداشتند جلوی من بایستند، الان که دیگر مسلمان هستم و من، پایگاه و رأی دارم. ✍🏻 وقتی ابوسفیان می‌گوید من می‌آیم وسط، یعنی معاویه، عثمان، مروان بن حکم و آل‌حکم و آل مروان وسط می‌آیند. (یعنی) همین کسانی که در زیارت عاشورا لعن می‌کنیم. ⬅️ همه آمدند و به علی (علیه‌السلام) گفتند ما با تو هستیم. ▫️ اما امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با ابوسفیان همراهی نکرد، دست او را پس زد و فرمود: «وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً» [1] من برای اینکه بخواهم حق را پیش ببرم، دست به دامن مضلین نمی‌شوم. یعنی من شرایط و آرمان دارم. ✍🏻 حالا آن نامزدی که خطبه‌های امیرالمؤمنین از زبانش نمیفتد و مدام با استفاده‌ی ابزاری دم از مرام امیرالمؤمنین می‌زند، می‌گوید من که به سمت مردان دولت کلید نرفتم، آنها آمده‌اند و هرکس هم بیاید دست او را می‌فشارم، چون هدف من آوردن است. [1] الأمالي،ج ۱، ص ۸۷. 📌 برگرفته از جلسه «مردی که نمی‌خواست رأی بیاورد» @Aminikhaah