🔻 نقدی بر نقدهای صورت گرفته به برنامه 🔹بگذارید متنم را با صراحت شروع کنم: «حسینیه معلّی» حادثه ای از جنس خود انقلاب اسلامی است؛ همانطور که روایت فتح شهید آوینی این چنین بود و همانطور که فیلم مهاجر حاتمی‌کیا. حسینیه معلّی، لااقل در شب سوم، نمونه اعلایی بود از سیطره انسان انقلاب اسلامی بر اقتضائات برنامه‌های نمایش‌محور متداول. ▫️بنده هم واقفم که هیچ فرمی چه در ساحت هنر، چه در ساحت اندیشه و چه در ساحت کنش خنثی نیست و بعید میدانم متفکر و اندیشمندی جرآت کند امروز از خنثی بودن فرم‌ها و فناوری‌های سخت و نرم سخن بگوید و با تشبیه آنها به چاقویی که هم میوه پوست می‌گیرد و هم شکم سفره می‌کند، آبرو و اعتبار علمی خود را سر بِبُرد! 🔸ولی همین امر مسلم (بار فرهنگی داشتن فرمها و فناوریها)، وقتی می شود، به ضد خودش تبدیل می‌شود و به اسم عمق‌اندیشی و ژرف‌نگری، در برابر بسیاری از تحرک‌ها و خلاقیت‌های مؤمنانه می‌ایستد و با خلوص‌گرایی و مقایسه همه چیز مثلاً با فناوری‌های عظیم و معجزه‌واری مانند پیاده روی اربعین، هر نوآوری و تصرفی در فناوری‌های مدرن را رجم به انفعال و وادادگی می‌کند. 🔹آیین‌های عاشورایی که فناوری‌های انحصاری تشیع‌اند، قله‌هایی هستند که در پرتو آنها و بر اساس آنها «می‌توان» و «باید» بسیاری از فناوری‌های مدرن را کرد. ▫️بله؛ همواره خطر التفاط و انفعال و هضم تدریجی ما وجود دارد و باید هوشیار بود؛ گو اینکه دل به این عرصه نزدن و به میدان در نیامدن نیز نتیجه‌ای جز انزوا و تحجر ندارد؛ که این هر دو با یکدیگر، شعبه‌های اند. 🔸متن نامه حضرت امام ره به مرحوم آقای قدیری را باید خواند و خواند و خواند. دوگانه «جامدها» و «جاهلها»ی شهید مطهری در فهم ثابت و متغیر دین هنوز ساری و جاری است. 🔹امروز همانطور که خطر التقاط و انفعال جدی است، خطر کلیشه شدن ذهن بچه‌های انقلاب هم جدی است؛ ➖ کلیشه یعنی اینکه از روی شباهت ظاهری دو اتفاق ـ هرچند خاستگاه یکی از آنها غرب مدرن باشد ـ ، حکم به این همانی آنها بدهیم. ➖کلیشه یعنی اینکه زحمت دیدن پیچیدگی‌های خلاقیت‌ها و نوآوری‌های بچه‌های انقلاب در تصرف و هضم فناوری‌های مدرن را بر خود هموار نکنیم. ➖کلیشه یعنی اینکه فارغ‌دلانه به فکر تأسیس جامعه‌ای از نو باشی و تن به اقتضائات چالش‌ها و مسئله‌های ندهیم. ▫️خلاصه آنکه ➖آنچه که امروز از عصر جدیدها و برنامه‌های واقعی‌نما و سریال سازی‌ها و کنسرت‌ها و بانک‌ها و ساختمان سازی‌ها و صدها فناوری سخت و نرم دیگر در ایران به وقوع می‌پیوندد، هر چند بسیاری از آنها خاستگاه تمدنی دیگری دارد و متضمن بار فرهنگی و گفتمانی آن تمدن‌اند، ولی در مقام تحقق و عینیت، تصرفهایی در آنها توسط انسان ایرانی صورت گرفته است که نیازمند «مشاهده‌ی دقیق و موشکافانه» بر اساس مبانی نظری دینی، به منظور «روایت صحیح» آن و «نقادی دقیق مؤلفه‌های اشراب شده‌ی فرهنگ غربی» و همچنین «ارزیابی جهت» و میزان تصرف انسان ایرانی» در آن است. 🔸راهی غیر از این وجود ندارد ... ✍ حجت الاسلام علی محمدی 🆔 @sedayehowzeh