15.67M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
📚؛ فرمانده شهر (سه فصل) - فصل دوم 🔹برای شهید جهان آرا ▫️فرمانده نگاهی به سر تا پای من انداخت و یكهو زد زیر خنده. از خنده‌های تلخ فرمانده داغ كردم و در دلم فحشش دادم. ما را توی باد و زیر باران سر پا نگاه داشتند. كف حیاط ساختمان ساواك مثل زغال سیاه بود.../ ایران صدا 🆔 @sedayehowzeh