🔰 بازخوانی ماجرای دیدار فرنگیس حیدرپور شیرزن کرمانشاهی با رهبر انقلاب 👈 در روز ورود آیت‌الله خامنه‌ای به گیلان‌غرب؛ ۲۳مهرماه ۱۳۹۰ 🔻 سال ۵۹ است. عراقی‌ها از مرزهای ایران رد شده‌اند و شهر، خالی از سکنه شده است. خانمی که چند دقیقه پیش هشت نفر از اقوامش جلوی چشمش شهید شده‌اند، با پدرش به روستا آمده تا کمی آذوقه بردارد و برگردد به کوه‌های اطراف. اما با سه نیروی اشغالگر بعثی برخورد می‌کند. پایان این ماجرا، یک جسد بعثی است و یک اسیر بعثی و یک بعثی دیگر که فرار کرده و زنی که تمام این کارها را با یک «تبر» انجام داده است و حالا دارد سرباز بعثی اسیر شده و تمام تجهیزات همراهش را تحویل پاسداران انقلاب اسلامی می‌دهد. 🔹️ حالا بیش از ۳۰ سال از آن روز گذشته و «فرنگیس حیدرپور» شده است نماد زنان شجاع ایرانی. مجسمه‌اش را با همان تبر معروفش در میدان شهر گیلانغرب نصب کرده‌اند؛ هرچند خیلی‌ها، اسم این نماد کشورشان را نمی‌دانند و او را به نام «خانومِ تبری» می‌شناسند. او در شهرش معروف است به «فرنگیس» و شده افتخار زنان و دختران شهر. 🔸️ سال ۹۰ است و رهبر آمده گیلانغرب. عده‌ای آمده‌اند به استقبال و «فرنگیس» خانم هم. همین که اسمش را به رهبر می‌گوید، دیگر نیازی نیست از کارش بگوید؛ آقا شروع می‌کنند سیر تا پیاز ماجرا را برای اطرفیان تعریف‌کردن. فرزند «خانوم تبری» الان ۲۵ساله است و به من می‌گوید مثل مادرش شیرزنی است که به هیچ دشمنی اجازه چپ نگاه‌کردن به کشورش را نمی‌دهد. و همه دختران و زنان گیلانغربی هم همین طور هستند. زنانی که مردانگی از وجودشان می‌بارد. نه فقط گیلان غرب، بلکه از اسلام‌آباد گرفته تا سرپل‌ذهاب و قصرشیرین و خلاصه تمام شهرهای مرزی. و حتی غیر مرزی. 🔺️ این را در همان حضور کوتاه در شهر هم می‌توان فهمید. از شعرخوانی زیبای دختربچه ۸ساله در استقبال از رهبرش، با آن تکان دادن‌های دستان که متنی طولانی را با مهارت تمام می‌خواند. از شور شعار دادن زنان در استقبال از مقتدایشان؛ که در شعار دادن و حتی تکبیر گفتن از مردان پیشی می‌گیرند. از زنانی که بیرون از ورزشگاه روی پله‌های یک ساختمان رفته‌اند؛ بلکه از آن فاصله دور هم که شده امامشان را ببینند. 💻 @Khamenei_ir