﷽
بس عداوت ها که آن یاری بُوَد
📌به ريسمان كشيدن مشركين در جنگ بدر از باب استعلا و قهر نبوده است.
📚 مرحوم آیةاللہ حاج سید محمدمحسن حسینے طهــرانے رضوان اللہ علیہ در کتاب شریف " عنوان بصری، ج ١، ص۶۵" مے فرمایند:
✍🏻در جنگ بدر اسرا را به طنابى بسته بودند تا فرار نكنند، و آنها در حدود هفتاد نفر بودند. وقتى كه آنان را از كنار پيغمبر اكرم عبور مى دادند پيغمبر تبسّمى كردند. حال در چنين موقعيت و زمينه اى جدّاً اگر ما بوديم نسبت به پيغمبر چه حكمى مى كرديم؟ و عقل و سعه و ادراك محدود ما با توجّه به جهل ما نسبت به مصالح و مفاسد و مقام و مدركات پيغمبر اكرم، چه قضاوتى مى كرد؟
❖قطعاً قضاوت ما اين بود: الآن جنگى واقع شده و در اين جنگ حضرت پيروز و غالب شده و بر اريكه قدرت و اقتدار و استيلاء تكيه زده است، و لذا با حالت تمسخر و استهزاء و از مقام استعلاء به اين اسرا نگاه مى كند كه: آيا ديديد شما را اسير كرديم و چه به روزگارتان آورده ايم؟! و اين مسأله طبيعى است؛ چون مدركات ما همين است و از اين مرحله تجاوز نمى كند. هيچگاه فكر نمى كنيم كه: ممكن است در مخيله پيغمبر مطالب ديگرى هم بگذرد؛ زيرا در آن موقعيت قرار نداريم. هيچ با خود فكر نمى كنيم كه شايد اين خنده محمل و منشأ ديگرى داشته باشد.
❖به عبارت ديگر: فعل پيغمبر را با امور متعارف خود قياس مى كنيم، و اينجاست كه اين اشكالات و اعتراضات پيش مى آيد كه: اى رسول خدا! چرا فلان عمل را انجام دادى و يا ندادى؟ و اى رسول خدا! بهتر بود فلان كار را مى كردى! درحالى كه بايد به خود خطاب كنيم كه:
🔸كار نيكان را قياس از خود مگير
🔸گرچه باشد در نوشتن شير، شير
❖نگاه پيغمبر در اينجا معناى ديگر دارد. يكى از آنها رو مى كند به عبّاس عموى پيغمبر و مى گويد: اين همان كسى است كه تو در مكّه مى گفتى كه: داراى حالات و روحيات و اخلاق عجيب است؟! اين همان شخصى است كه داريم مى بينيم؟! نگاه كن ببين از اسارت ما چقدر خوشحال است!وقتى پيغمبر اين را شنيدند فرمودند: «تبسّم من از اين است كه مى بينم هرچه شما را دعوت كرده ام نپذيرفتيد و الآن مى خواهم شما را اجباراً و با طناب به بهشت ببرم!»
🖇
#مشرکین |
#توحید #جنگ_بدر #عنوان_بصری
💟|
@seire_elallah1 |☜کانال معرفتی