سلام ادمین عزیز تو رو خدا مشکل منم بزارید ببینم چه کار باید بکنم گرفتار داستان بدی شدم ،امشب دختر خالم زنگ زد و گفت تو رو خدا به دادم برس گفتم چی شده گفت محمد فقط داد میزنه یاسمن ،میگه قبل از مرگم بزارید یاسمن رو ببینم اصرار داره تو رو ببینه .شوهر دخترخالم که پسردایی منم میشه سه ماهه که تیمارستان بستریه و چند ماهه که شنیدیم افسردگی شدید داره من میخاستم اولش برم عیادتش ولی زنش نزاشت و گفت اینطرفا نیا که هر چی میکشیم از دست توعه😔 این ماجرای لعنتی برمیگرده به زمانی که من ۱۳ سالم بود،اون سال عید همه شهرستان جمع بودیم خونه ی مادربزرگم اون شب من متوجه پچ پچای داییم و زنش شدم ولی به روی خودم نیاوردم ،داییم چند دقیقه بعد یهو یه کاغذ تا شده از جیبش دراورد و گرفت سمت پدرم و با خنده گفت اینم شاهکار جدید دخترتون...👇 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C188d7a5343 کانال مختص میباشد♨️🔞