هدایت شده از ♦️پیشنهاد ویژه♦️
🍂🍁 https://eitaa.com/joinchat/913834157Cfe261c96a2 دوستای دوره سربازی بعد سالها همدیگه رو پیدا کرده بودند 👬. یه شب قرار گذاشتند با خانواده دور هم جمع بشن . 👪👪 تا دو تا خانواده رسیدن به هم  رفیق اولی با اشاره به خانوم رفیق دومی  بهش گفت؛ مامانتون هستند؟ رفیق دومی با خنده مشمئز کننده ای😏 گفت ؛نه بابا زنمه. رفیق اولی گفت؛ ای وای ببخشید عذر می خوام . خانومه خیلی ناراحت شد و بیشتر از خنده ی همسرش.😔 🌹خانوم رفیق اولی یواشکی کشیدش کنار و بعد از آشنا شدن و دلداری دادن بهش گفت ؛عزیزم تو خیلی زیبا هستی فقط...... برای ادامه داستان بزن رو لینک زیر👇👇 https://eitaa.com/joinchat/913834157Cfe261c96a2