🔻حاج‌آقا : وقتی که برای تحصیل علوم دینی به محضر استاد رسیدم، او که درس می‌گفت یک حدیث برای ما می‌خواند. من به استادم گفتم: دایی بنده هیچ توجهی به من ندارد. مرحوم دایی بنده خیلی متمکن بود، خب اول جوانی بود دیگر! استاد گفتی: چه گفتی تو بابا...؟ گفتم: هیچی، ایشان پول‌دار است اما توجهی به من ندارد. گفت: این شعبه‌ای از شعبات محبّت دنیاست که در قلب تو رسوخ کرده است؛ زود باید این را از قلبت خارج کنی. دایی کدام است...؟ باید بگویی خدا و از امام زمان علیه‌السّلام بخواهی. 📚 اخلاق، ص۷۹