عزیزان اخیرا استاد قرائتی این حرف ها رو بیان کردن که خیلی من رو به فکر فرو برد: «یک بار کسی متلکی به من گفت که اذیت شدم؛ گفت شما آخوندا به اندازه زلیخا عرضه ندارید! گفتم چطور؟ گفت زلیخا یوسف را به زنها نشان داد و آنها دستشان را بریدند اما شماها عرضه نداشتید یوسف دین را نشان نسل نو بدهید!» این حرف خیلی حقه. ما مذهبی ها عرضه نداشتیم و نداریم که زیبایی اسلام رو قشنگی اسلام رو خوشگلی دینمون رو به کل دنیا که هیچی، لا اقل به مردم خودمون نشون بدیم، مردم ما نمیدونن اسلام چقدر قشنگه، چقدر رمانتیکه، چقدر عاشقانست ما مذهبی ها مثل کسی هستیم که یه خونه ۳۰۰ متری ویلایی داره وسط یه باغ پر از درخت، اونم تو بهترین نقطه شهر و میخواد اون خونه رو ۱ میلیون تومن، بفروشه، ولی چون بلد نیست عکس های خوبی از این خونه بگیره و آگهی کنه، هیچ کس نمیاد خونش رو بخره. چون عکس هایی که آگهی کرده اصلا عکس های خوبی نیستن. ما مذهبی ها توی این ۴۰ سال، به هنر اهمیت ندادیم، غافل از این که فقط با زبان هنر، میشه قشنگی ها رو فریاد زد، غافل از این که مردم ما شبانه روز و تمام دقایق عمرشون رو درگیر هنر هستن. وقتی دارن تلویزیون تماشا میکنن، وقتی دارن کتاب میخونن، وقتی تو فضای مجازی دارن عکس تماشا میکنن، فیلم میبینن موسیقی گوش میدن یا متنی رو میخونن یا حتی وقتی دارن بازی میکنن، درواقع دارن با موسیقی، داستان، تصویر و سینما بمباران هنری میشن. همین متنی که شما الآن دارید میخونید، گونه ای از هنره. کدوم یک از ما بچه هامون رو تشویق کردیم که برن سینما یاد بگیرن؟ کدوم یک از ما برادر و خواهر هامون رو به موسیقی درست تشویق کردیم؟ به تئاتر، به بازیگری، به نقاشی، به داستان نویسی؟ ولی همین هنر ها هستند که زندگی مردم ما رو متحول میکنن و روی عمق جانشون تاثیر میذارن. با هنر میشه گنجیشک رو جای قناری جا زد ولی ما به خاطر بی هنری، سیمرغ (دین) رو مثل کلاغ نمایش میدیم. جنگ، جنگ نرمه، جنگ رسانه هاست. جهاد، جهاد تبیینه و سلاح این جنگ، یا شمشیر این جهاد، هنره دوستان. ما باید به هنر مسلح بشیم 😉 ✍کاری از بچه های قرارگاه غدیر تا ظهور