سر ظهری خواب بودم زنگ در و زدن دیدم یه دختر بچه ی کوچولو موچولو میگه عمو سلام: گفتم سلام عمو دیدم یه استکان گرفته جلوم میگه عمو میشه این یه ذره شربت و بچشی ببینی شیرینه یا نه؟؟؟؟ گفتم خوب عمو خودت چرا نمیچشی؟؟؟ گفت من روزه م برای عروسکام دارم افطار درست میکنم به مامانمم گفتم میگه منم روزه ام برو در خونه ی این همسایه رو برویی یه پسر اندازه خر دارن روزه نیست 😐😐😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام خره😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😍 𝐉𝐨𝐢𝐧: @Jookkhafan 😂