🔴 برشی از کتاب خاطرات مبارزات رهبر انقلاب به زبان عربی...
🔹روایت آیتالله خامنهای از حمله شبانهی ساواک به منزل ایشان...
🔹شش نفری حمله کردند و در میان درِ بیرونی خانه و درِ محیط اندرونی، با خشونت و بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند.
🔹در آن هنگام مصطفی که دوازده سال داشت، بیدار شده بود و از پشت شیشهی نازکی که میان من و آنها حایل بود، با حیرت و شگفتی به صحنهی کتک خوردن پدر مینگریست و فریاد میزد.
🔹ساواکیها بیرحمانه به کتک زدن من با مشت و لگد ادامه دادند و مخصوصاً با نوک کفش خود به ساق پای من ضربه میزدند.
🔹سپس به من دستبند زدند و دستور دادند جلو بیفتم و به سمت داخل منزل بروم.
🔹به آنها گفتم: این جوانمردی نیست که خانوادهام مرا دستبسته ببینند؛ دستبند را باز کنید.
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج فضای مجازی