#فاطمیه
آقا سلام
#روضه_مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های
#چادر خاکی مادرت
آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر
#پهلو_شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه
#حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد
دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه ی سر شروع شد
شاعر : وحید محمدی
#سراج_رضوی #سراج_جغتای
https://eitaa.com/serajjoghatai