بسم الله الرحمن الرحیم موضوع :روضه شب چهارم گفت زینب یا اخی من حق مهمانی دهم دوست دارم در ره عشقت دو قربانی دهم من به درگاه تو سوز و آه آوردم حسین با امیدی رو به این درگاه آوردم حسین بین سپاه خویش را همراه آوردم حسین هستی خود را به لشگرگاه آوردم حسین بسکه در رخسارشان شوق شهادت دیده ام در رهت پرپر شدن را چون ولادت دیده ام ای سلیمان هدیۀ مور است از من کن قبول جان زهرا رد مکن جان علی جان رسول بعد تو این داغ را با صبر جبران می کنم با سرت منزل به منزل شرح قرآن می کنم با اسیری رفتنم یاری جانان می کنم با خطاب حیدری در کوفه طوفان می کنم من ز تو شرمنده تو از من خجالت می کشی عاقبت ما را تو از این درد غربت می کُشی وعدۀ ما بر سر بازار باشد بعد از این کوچۀ برده فروشان زار باشد بعد از این قافله در معرض دیدار باشد بعد از این چشم شامی بدتر از مسمار باشد بعد از این بعد از این باید چه سازم با هزاران چشم هیز وای از چشمان هیز و وای از لفظ کنیز (محمود ژولیده) اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/serathamed