✍ پایان خطبه و روضه ثُمَّ بَکَی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یَسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ سپس گریست. گفتم: ای پیامبر خدا! سبب گریه شما چیست؟ فرمود: «ای علی! بر این می‌گریم که حرمت تو را در این ماه می شکنند. گویا می بینم تو در حال نماز برای پروردگار خویشی، که نگون‌بخت‌ترینِ اوّلین و آخرین، همو که برادر پی کننده ناقه قوم ثمود است، برمی خیزد و بر فرق سرت ضربتی می زند و محاسنت، از خون سرت رنگین می شود.» قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی. فَقَالَ علیه‌السلام فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ. گفتم: ای پیامبر خدا! آیا در آن حالت، دینم سالم است؟ فرمود: «دینت، سالم است.» ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ وَ اصْطَفَانِی وَ إِیَّاکَ وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتَارَکَ لِلْإِمَامَةِ وَ مَنْ أَنْکَرَ إِمَامَتَکَ فَقَدْ أَنْکَرَ نُبُوَّتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّةِ إِنَّکَ لَحُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ فی عِبَادِهِ. سپس فرمود: «ای علی! هر کس تو را بکشد، مرا کشته است و هر کس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر کس تو را ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است؛ چرا که تو از من هستی، همچون جان من. روح تو، از روح من است و سرشت تو، از سرشت من.» خدای متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا برای پیامبری، و تو را برای امامت، انتخاب کرد، هر کس امامت تو را انکار کند، نبوّت مرا انکار کرده است. ای علی! تو وصیّ من، پدر فرزندان من، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستی، در حال حیاتم و پس از مرگم، فرمان تو، فرمان من است و نهی تو، نهی من است. سوگند به خدایی که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد، تو حجّت پروردگار بر خلق اویی و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش. بحار الانوار جلد 96 صفحه 157 (عیون اخبار الرضا جلد1صفحه 295) ✍نکات: 1⃣ إتمام حجّت پیامبر و لجاجت یا حسادت و شجاعت نداشتن مردم در آینده از حمایت اميرالمؤمنين علیه السلام 2⃣ دغدغه سلامت در دین داشتن با آنکه علی علیه السلام در نماز بودند(یعنی ممکن است انسان اهل عبادت و نماز و حجاب هم باشد اما دین سالم و صحيحی ندارد!) 3⃣ پرسش، و مطالبه گری از منبری و حتی خطیب جمعه مشکلی نیست اما به موقع و به اندازه و با أولویت موضوع و مسأله مهم، مفید 4⃣ بین تقوا و روزه هم أفزائی است یعنی روزه اگر درست گرفته شود إنسان را با تقوا می کند(لعلکم تتقون) و تقوا در ماه رمضان نیز بهترین عمل و باعث روزه بهتر می گردد اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم لینک کانال مطالب تولید شده توسط حمید اکبری پاسخگوی حرم رضوی https://eitaa.com/serathamed قم مقدسه 1402/12/18 صفحه چهارم⬅️پایان مقاله