بسم الله الرحمن الرحیم موضوع:صلاحیت یا مصلحت؟ دلائل انتصابات برخی از مسئولان بی کفایت از سوی رهبری عزیز چیست؟! ✅مقدمه : یکی از سؤالات مردم اینکه، چرا رهبری، با اینکه برخی از افراد تخصص یا تعهد کافی را ندارند،به آنها مسئولیت جدید می دهد و یا سلب مسئولیت از آنها نمی کند، و ممکن است همین باعث، بدبینی مردم به رهبری، نظام و روحانیت می گردد ✍پاسخ اینکه : تا موضوعی و فلسفه کاری برای ما روشن نشده، بدون تحقیق، قضاوت نکنیم، با توجه به شخصیت رهبر بزرگوار، از حیث تقوا، تجربه،صبر، بصیرت،و شجاعت و دغدغه پیشرفت نظام اسلامی و إجرای عدالت بنابراین باید گفت : گاهی إعطای مسئولیت یا إبقای آن مصلحت نظام است نه صلاحیت افراد نکته مهم : مصلحت هم اگر بر مبنای عقل وشرع باشد، عین عدالت است، چرا که عدل یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد،حتی ممکن است کسی صلاحیت لازم را ندارد، یعنی عدالت لزوما به معنای رسیدن صاحب حق به حقش نیست گاهی عدلت یعنی مصداق حق، در شرایطی تغییر می کند که تشخیصی آن با فقیه حکیم و بصیر و شجاع هست برخی از مصالحی که ممکن است در نظر رهبری باشد: 1⃣ پیشگیری از فتنه مانندإبقای مولوی عبدالحمید، در مسند امام جمعه! اگر ایشان عزل شود به دلیل مقبولیت ایشان در نزد اهل سنت، باعث فتنه و اختلاف شدید در کشور می گردد 2⃣ گاهی برای آنکه مردم به این بلوغ وشناخت برسند که اگر ارادتی به فلان شخص دارند او در آن مسئولیت رسوا شود و خود را نشان دهد مثلا تولیت حرم امام به آقای حسن خمینی یا هاشمی رفسنجانی و،،، 3⃣ گاهی به خاطر آنکه، نیروی انسانی لازم و کافی نداریم چاره ای نیست مثلا تولیت آقای مروی برای حرم رضوی 4⃣ گاهی برای آنکه فلان شخص جذب دشمن نشود به او مسؤلیت داده می شود تا تیم او و حامیان او فتنه اکبر نکند، او را سرگرم و دلخوش به جبهه خودی می کند مانند دادن مسؤلیت،به آقای آملی لاریجانی، 5⃣ گاهی دادن مسئولیت به برخی، برای کادر سازی و اقتضای کار تشکیلاتی است مثلا تنفیذ آقای رئیسی، تا زمینه قطع سرهای إژدهای هفت سر، فراهم شود 6⃣ گاهی برای جذب حداکثری مردم به نظام هست چرا که فرد مورد نظر از مقبولیت نسبتا خوبی در برخی اقشار دارد مانند عضویت احمدی نژاد در شورای تشخیص 7⃣ گاهی فشار لابی، و مافیای قدرتهای پنهان، مانع رهبر حکیم می گردد که با مسئولیت فردی موافقت کند، البته قبول کردن رهبری از روی ترس یا رضایت قلبی به آن نیست مثلا روی کار آمدن حسن روحانی! لابی (به انگلیسی: Lobby ) به گروهی گویند که در اوضاع سیاسی کشوری از طرق مختلف قانونی سعی در اعمال نفوذ و پیشبرد دیدگاه خود را داشته باشد. 8⃣ گاهی نظام اسلامی برای پیشرفت و منفعت مردم، به تخصص و تجربه فردی،لازم دارد و چاره ای به دادن مسئولیت به طور موقت نیست، هر چند ممکن است تقوا و تعهد لازم را ندارد مثلا،،، ✅ نکته و نتیجه) الف_در مثال ها و مصادیق افراد، ممکن است نقد و نظری باشد اما اصل موارد مصلحت، قابل خدشه نیست، پس لطفا در مثال مناقشه نکنید ب_تا مردم به رشد کافی و بصیرت نرسند، امام جامعه، نمی تواند عدالت إیده آل را اجرا کند کمی فکر کنیم چرا امیرالمؤمنین علیه السلام باید به امثال اشعث، ابوموسی و،،، مسئولیت بدهد؟! ج_در نقد رهبری و نظام اسلامی، تا چیزی را نمی دانیم نگوییم مستند حرف بزنیم و مستند حرف بشنویم نباید، به گونه ای حرف زد که موجب نا امیدی مردم و تضعیف نظام باشد که به تعبیر رهبر بزرگوار، گناه نابخشودنی هست، هر کاری و هر حرفی و هر سکوتی که موجب سوء استفاده دشمن می شود باید ترک شود اللّٰهُمَّ صَلِّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم جهاد تبیین=تولید محتوا قم1402/2/30حمید اکبری https://eitaa.com/serathamed