چند روز پیش... با علنی شدن خبر تفحص و بازگشت پیکر پاسدار مدافع حرم از حلب، پس از سه سال و چند ماه از تاریخ شهادت... اطلاعیه‌ی سلسله برنامه های وداع، و تشییع پیکر مطهر ایشان را، در همین کانال منتشر کردیم... در اندک ساعاتی، در بسیاری از کانال‌ها و پیج‌هایی با محوریت شهدا و موضوعات مذهبی و... این پیام با همین سبک نوشتاری منتشر گشت... عده ای نیز با اندکی تغییر آن را به اشتراک گذاشتند. اما... همین که فرازی از وصیت‌نامه‌ی شهید خطاب به استاد عرفانی شان، حضرت استاد غفاری(مدظله العالی) منتشر شد..، گویا به مذاق بعضی‌ها خوش نیامد!!! نه تنها این پست بازتاب پیدا نکرد ؛ بلکه انواع توهین ها و نظرات سرشار از حقد و حسد به این کانال، سرازیر شد. عده ای که در سه سال گذشته، 6 تن از شاگردان شهیدِ مدافع حرمِ حضرت استاد غفاری را ، شهید بد ، شهید منحرف ، شهدای اهل فرقه و... معرفی ، و چه خون ها به دل خانواده شان کردند... حال، که در این روش با شکست مواجه شده اند، در حال جداسازی مسلک استاد و شاگردان شهید از یکدیگرند و مدعی می‌شوند که چرا شهید را به منحرفین می چسبانید؟؟!!! و چرا از شهید استفاده‌ی ابزاری می‌کنید و در جهت اهداف‌تان سوء استفاده می‌کنید؟! دیانت و شهادت شاگرد را چه به استاد؟؟؟!!! اولا: باید خدمت‌شان عرض بداریم، تصویر این دو عزیز را ما به هم نچسبانده ایم!!! تصویر (استادغفاری و شهید عشریه) متعلق به سفر شهید، در ایام اربعین سال ۹۴ به عتبات عاليات... و تنها 4 ماه پیش از شهادت‌ ایشان است. در خلال سفر اربعین نیز، شهید عشریه ، در قالب یک سفرنامه، از حالات معنوی شان در سفر عتبات گفته و به استاد غفاری تقدیم کرده و از ایشان راهنمایی های سلوکی طلب می‌کنند. که این تصویر متعلق به همان دیدار در همان سفر کربلاست!!! ثانیا: اگر شأن شهید، دارای تقدس، و شایسته حرمت و کرامت است... از مسیر و اعتقادی است که شهید، بر اساس آن، سلوک و روش زندگی اش را برگزیده که در نهایت به شهادت ختم شده است. شهادت ثمره سلوک عارفانه و عاشقانه در راه رضایت محبوب است و عینیت حدیث قدسی: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ» البته... تقدیس شهید ... و تکفیر و کتمان مسیر مجاهدانه و نورانی اش، پروژه ی پر نیرنگ و نفاق دشمنان تشیع و انقلاب است که چند سالی است توسط مزدوران‌شان در داخل ایران کلید زده اند که شهدا را نیز چون اهل بیت(ع) ابزار استجابت دعا کنند که مبادا جوانان اراده ی پیمودن مسیرشان را کنند!!! حال اگر آن شهید، از قبل، سالک و در ارتباط با عرفا هم باشد که خطرناک تر!!! جداسازی شهید و عقاید و مسیر بیشتر و پر رنگ‌تر... در شرایطی که، شهدای دفاع مقدس، آن مصادیق عینی سالکان مسیر الی الله و فانیان فی ذات الله، و مدافعان حریم اهل بیت(ع) و مرزهای تشیع را، با استحاله ای جنایت آمیز، شهدای وطن و حافظان چند وجب خاک نامیدند... تا مبادا آرمان‌شان در نسل فرزندان شیعی جامعه تکثیر شود، نباید از خیانتی که در حق امثال عشریه‌ها می‌شود چندان تعجب کنیم!!! این اقدامات، اگر خیانت به خدا، اهل بیت(ع) و تشیع نیست، چه نام دیگری دارد؟! شهید عشریه، 17 سال شاگرد سلوکی حضرت استاد غفاری بوده، و در طول هفته چندین مرتبه با ایشان دیدار داشته و واسطه‌ی اتصال سالکان بسیاری به ایشان بوده است. حضرت استاد غفاری، از 17 سال، پیش از شهادت شهید عشریه، تا زمانی که ایشان، به شهادت و لقاء الهی رسیدند، راهنمای سیر ایشان در مسیر الی الله بوده اند... و اگر کلام نورانی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) را مؤمن باشیم... شهدای سالک، وامدار و عبد استاد عرفانی خویشند... آن گاه که فرمودند: «مَن عَلَّمني حرفاً قد صَيَّرَني عبدا»... مگر در حوزه های علمیه برای این جماعت مدعی دین، تبیین نکرده اند که مقصود مولا(ع) از یاد دادن حرفی از علم، که انسانی را عبد انسانی دیگر می کند، همان علم معرفت نفس و سلوک الی الله است؟! عارفان را متهم به مریدپروری می‌کنند!!! ما به فرمان مولای خویش، مرید عارفان مسیر الی الله گشته ایم... اتفاقا شهدای دفاع مقدس و پس از آن... ، همگی وامدار بزرگ استاد عرفانی خویش، حضرت روح الله الموسوی خمینی(ره) هستند... همان عارف بی بدیلی که در فیضیه، کذابش خواندند که مبادا بپذیرند از دایره عقل و فهم دینی شان فراتر بوده است!!! این سرزمین هرچه دارد از جوانان مؤمن و متدین و انقلابی دارد که تمام افتخارشان، لبیک گویی به فرمان عارفی از مکتب اهل بیت(ع) است. چه در میدان جهاد و شهادت... چه در عرصه های علم و فرهنگ و اقتصاد و... عجیب نیست که دشمنان تشیع و اهل بیت(ع) با نفوذ فراماسون ها، در لایه های تزویر و نفاق