💠 سیصد و چهل و دومین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... واپسین روز سال است و آخرین قرار عاشقی در سالی که نفس هایش به شماره افتاده ... همه شهر در تب و تاب شب عید در جنب و جوش است، اما ... برای آنکه بی قرار توست، بهار و پاییز، شب و روز چه تفاوت‌ دارد؟؟؟ برای او بهار یعنی تو ... یعنی دیدن گل روی تو .‌‌.. یعنی نفس کشیدن در هوایی که معطر است به عطر حضور تو ... وگرنه ... بهار تقویم ها که قرن هاست می آید و می رود ... دلداده تو، تنها در انتظار بهارروی توست، حضرت بهار ‌‌... سه شنبه ای دیگر نیامدی و نگاه مان دست خالی برگشت. اين سه شنبه به تاريخ بیست و نهم اسفند ماه ۱۴۰۲ و در دومین سه شنبه ماه مبارک رمضان با پذیرایی فرنی و لقمه های نان و پنیر و خیار و خرما عطر یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. بهار ما بود آنگه که یار برگردد ... وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ... @seshanbemahdavi