💠 سیصد و پنجاه و ششمین قرار 💠 بسم رب المهـ(عج)ـدی .... می دانی یوسف ... این روزها که بازار انتخابات داغ است ... هر انسان دلسوزی را که می بینی، هر آنکه دلش برای میهنش می تپد ... هر که برای آینده و سرنوشت فرزندان سرزمینش دل نگران است ... برای عزت و اقتدار میهنش ... برای آبادانی سرزمینش ... و برای آینده ای روشن، دست به دعا برداشته و به ذکر مشغول است ... مگر نه اینکه سرنوشت دنیا به وجود تو پیوند خورده؟؟؟ مگر نه اینکه تو و پدران شریفت انتخاب اصلح پروردگارید؟؟؟ مگر نه اینکه گردن ننهادن مردم به انتخاب اصلح خدا، سیلی شد و بر صورت پاره قلب پیامبر نشست ... ضربتی شد که فرق جان‌ پیامبر را شکافت ... زهری شد که جگر سبط اکبر را پاره پاره کرد و خنجری که سر از پیکر خون خدا جدا کرد؟؟؟ این روزها دستهامان برای سرنوشت چهار سال آینده میهن به دعا بلند است، اما ... چقدر برای آینده روشن دنیا به گشوده شدن گره غیبت تو، دست به دعا برداشته ایم؟؟؟ شرمنده ایم آقا ... شرمنده ایم که مدام شرمنده ایم ... سه شنبه ای دیگر نیامدی و نگاه مان دست خالی برگشت. اين سه شنبه به تاريخ پنجم تیر ماه ۱۴۰۳ مقارن با عید سعید غدیر با پذیرایی آبدوغ خیار، کیک خانگی و شکلات و اهداء شاخه های گل رز، عطر یاد یوسف زهرا سلام الله علیهما را در کوچه پس کوچه های شهر پراکندیم. میز ختم قرآن و صلوات، میز تبادل کتاب، میز خدمات پزشکی، میز کودک و نوجوان، نیز خوشنویسی و میز گریم‌کودک از دیگر خدمات خادمین بود. در انتخاب طایفه ای بی اراده ایم اصلح تراز تو کیست که رأیت نداده ایم أللّهُم لَيّن قَلبي لِولي أمرِك ... @seshanbemahdavi