📖🖇قرآنش رو داد دست من و گفت: ببین درست می خونم؟ من داشتم حفظ هاش رو کنترل می کردم. وقتی رسیدیم به آیات آخر سوره فجر «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (۲۷-۳۰)»، رسیدیم به فکه. 🌹🖇مجید به حسن گفت: نمی دونم چرا آیات آخر سوره رو نمی تونم حفظ کنم. گیر داره. نمی دونم گیرش چیه؟ حسن با خنده گفت: می دونی گیرش چیه؟ گیرش یک تَرکشه . یک لقمه شهادته. بابا! یا ایتها النفس المطمئنة در شأن امام حسین (ع) است. شوخی که نیست. 🕊🖇راست می گفت حسن. گیر ورود به جمع یاران شهید، خصوصی‌های خدا، یک لقمه شهادتی بود که در فکه با هم نوش جان کردند. 💬راوی: مرتضی صفاری 📚 برشی از کتاب ملاقات در فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری [هفته دفاع مقدس گرامی باد🌷] •┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈• 🆔 @setare114 🌐 https://b2n.ir/z58400