بادبادک✨ این جلسه قرآنمان توی پارک برگزار شد. استاد گفت هر گروه خانوادگی یک بادبادک‌ بسازد ولی به تعداد اعضای گروه از آن نخ آویزان کنند. خانواده ما ۴ نفره بود، پس ۴ نخ آویزان کردیم. خودش هم مشغول ساختن شد. نوبت پرواز دادن بادبادک‌ها رسید. هر چه کلنجار رفتیم‌ فایده‌ای نداشت. هیچ کدامشان بالا نمی‌رفت. هر‌کسی نخ‌ بادبادک را به سمتی می‌کشید و همین کافی بود تا بادبادک‌ها یکی‌یکی با مغز روی زمین فرود بیایند. استاد بادبادکش را با یک نخ بلند در دستانش به هوا فرستاد... بعد همه‌مان را جمع کرد و برایمان با صوت خوشش قرآن خواند. يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ای دوستان زندانی من! آیا خدایان پراکنده بهترند، یا خداوند یکتای پیروز؟! آیه ۳۹، سوره یوسف تلاوتش که تمام شد گفت: نخ زندگیمان دست معبود یکتا باشد می‌توانیم پرواز کنیم یا دست خداهای رنگارنگ دنیایی؟ •┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈• 🆔 @setare114