.۲۹
اون جوون گفته ببخشید من
یه مسافر دارم که منتظره،
باید برم برسونمش و برگردم،
تقریباً ۲۰دقیقه ای معطل میشید
گفتم مشکلی نیست، بعد از مدتی
برگشتند ، با ماشین پشت سرش
راه افتادیم. رسیدیم درب یه خونه
قدیمی حیاط دار. چقدرخونه های
قدیمی حیاط دار دوست دارم.
یالله یالله گفتیم تا وارد شدیم.
.